تاپیک مشابهی در تالار زنگ تفریح هست. من خاطره تنبیه که چه عرض کنم شکنجه هایی که به چشم دیدم رو اونجا گفتم ولی اینجا هم
paste اش میکنم تا دوستان فیض ببرند.
شاید باورتون نشه ولی اینایی که میگم عین حقیقته
پنجم دبستان معلم ما برای حل نکردن یه تمرین سر کلاس جوری افتاد به جون یکی از همکلاسی هام و بشدت اونو زد که دوستم بیهوش شد.
سوم راهنمایی معلم قرآنی داشتیم که یکی از دوستانم رو سه چهار تا سیلی با تمام قدرت زد که صداش تا دفتر مدرسه هم رسید .
اول دبیرستان هم یکی دیگه از همکلاسی هام رو دبیر ریاضی جوری زد که کارش به بیمارستان کشید
من خودم یکی دوبار پس گردنی وچند بار هم شیلنگ خوردم ولی زیاد جدی نبودن. معلم های ما بیشتر شبیه شکنجه گرهای ساواک بودن تا
معلم , به خصوص سال پنجم دبستان که واقعا جهنمی بود برای ما و گویی 100 سال طول کشید.