Friedrich der Große، که از سال ۱۷۴۰ تا ۱۷۸۶ بر کشور آلمان حکومت می کرد معتقدبه آزادی اندیشه بود و رشد فکری مردم را در گرو آن می دانست.
او یک روزسوار بر اسب با همراهانش از یکی از خیابان های برلین می گذشت، گروهی ازمخالفان اعلامیه تند و تیزی علیه او بر دیوار چسبانده بودند.
فردریک آنرا به دقت خواند و گفت: “بی انصافها چقدر اعلامیه را بالا چسبانده اند ماکه سوار اسب هستیم آن را به راحتی خواندیم ولی افراد پیاده برای خواندنش به زحمت می افتند. آن را بکنید و پایین تر بچسبانید تا راحت تر خوانده شود”.
یکی از همراهان با حیرت گفت: “ اما این اعلامیه بر ضدشما و اساس امپراتوری است”.
فردریک با خنده پاسخ داد: “ اگر حکومت ما واقعا به مردم ظلم کرده و آنقدر بی ثبات است که با یک اعلامیه چند خطی ساقط شود همان بهتر که زودتر برود و حکومت بهتری جای آن را بگیرد، امااگر حکومت ما بر اساس قانون و نیک خواهی و عدالت اجتماعی و آزادی بیان وقلم است مسلم بدانید آنقدر ثبات و استحکام دارد که با یک اعلامیه از پانیفتد ".
او یک روزسوار بر اسب با همراهانش از یکی از خیابان های برلین می گذشت، گروهی ازمخالفان اعلامیه تند و تیزی علیه او بر دیوار چسبانده بودند.
فردریک آنرا به دقت خواند و گفت: “بی انصافها چقدر اعلامیه را بالا چسبانده اند ماکه سوار اسب هستیم آن را به راحتی خواندیم ولی افراد پیاده برای خواندنش به زحمت می افتند. آن را بکنید و پایین تر بچسبانید تا راحت تر خوانده شود”.
یکی از همراهان با حیرت گفت: “ اما این اعلامیه بر ضدشما و اساس امپراتوری است”.
فردریک با خنده پاسخ داد: “ اگر حکومت ما واقعا به مردم ظلم کرده و آنقدر بی ثبات است که با یک اعلامیه چند خطی ساقط شود همان بهتر که زودتر برود و حکومت بهتری جای آن را بگیرد، امااگر حکومت ما بر اساس قانون و نیک خواهی و عدالت اجتماعی و آزادی بیان وقلم است مسلم بدانید آنقدر ثبات و استحکام دارد که با یک اعلامیه از پانیفتد ".