آرزوهاي يک زن

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
امان از دست زنان!چکار کنیم ما مردان! :confused:


خانمي در زمين گلف مشغول بازي بود. ضربه اي به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بيشه زار کنار زمين شد. خانم براي پيدا کردن توپ به بيشه زار رفت که ناگهان با صحنه اي روبرو شد.
قورباغه اي در تله اي گرفتار بود. قورباغه حرف مي زد! رو به خانم گفت؛ اگر مرا از بند آزاد کني، سه آرزويت را برآورده مي کنم.

خانم ذوق زده شد و سريع قورباغه را آزاد کرد. قورباغه به او گفت؛ نذاشتي شرايط برآورده کردن آرزوها را بگويم. هر آرزويي که برايت برآورده کردم، ۱۰ برابر آنرا براي همسرت برآورده مي کنم!
خانم کمي تامل کرد و گفت؛ مشکلي ندارد.
آرزوي اول خود را گفت؛ من مي خواهم زيباترين زن دنيا شوم.
قورباغه به او گفت؛ اگر زيباترين شوي شوهرت ۱۰ برابر از تو زيباتر مي شود و ممکن است چشم زن هاي ديگر بدنبالش بيافتد و تو او را از دست دهي.
خانم گفت؛ مشکلي ندارد. چون من زيباترينم، کس ديگري در چشم او بجز من نخواهم ماند. پس آرزويش برآورده شد.
بعد گفت که من مي خواهم ثروتمند ترين فرد دنيا شوم. قورباغه به او گفت شوهرت ۱۰ برابر ثروتمند تر مي شود و ممکن است به زندگي تان لطمه بزند.




خانم گفت؛ نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است. پس ثروتمند شد.

آرزوي سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرايي برآورده کرد.

خانم گفت؛ مي خواهم به يک حمله قلبي خفيف دچار شوم!



نکته اخلاقي: خانم ها خيلي باهوش هستند. پس باهاشون درگير نشين:smile:.






قابل توجه خواننده هاي مونث؛ اينجا پايان اين داستان بود. لطفاً صفحه را ببنديد و بريد حالشو ببريد. :D
.
. .
























;)














مرد دچار حمله قلبي ۱۰ برابر خفيف تر از همسرش شد:biggrin:
 

گیگیل

عضو جدید
عجب داستان مزخرفی بود مخصوصا قسمت آخرش که گفتی خانم ها باهوش هستند پایان داستان باید اینجوری تموم میشد که مرده وقتی ثروتنپمند شد زنش رو طلاق می داد واسه اینکه دست هیچ زنی بهش نرسه رفت فضا بعد رو سیاره ای نشست از اون موقع بود که ماه به وجود اومد چون همه مردها ماهند
 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
عجب داستان مزخرفی بود مخصوصا قسمت آخرش که گفتی خانم ها باهوش هستند پایان داستان باید اینجوری تموم میشد که مرده وقتی ثروتنپمند شد زنش رو طلاق می داد واسه اینکه دست هیچ زنی بهش نرسه رفت فضا بعد رو سیاره ای نشست از اون موقع بود که ماه به وجود اومد چون همه مردها ماهند
دیگه گیگیل جان توجه نفرمودین :w01:
 

آیتای_AYTAY

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه من بودم آرزو میکردم که
1- عشقم رو به همسرم زیاد کن
2- سلامتی بهم بده تا آخر عمر
3- یه شغل خوب بده
 

NEGARi2

عضو جدید
عجب داستان مزخرفی بود مخصوصا قسمت آخرش که گفتی خانم ها باهوش هستند پایان داستان باید اینجوری تموم میشد که مرده وقتی ثروتنپمند شد زنش رو طلاق می داد واسه اینکه دست هیچ زنی بهش نرسه رفت فضا بعد رو سیاره ای نشست از اون موقع بود که ماه به وجود اومد چون همه مردها ماهند
fek kon!!!!!mah mard ..panah bar khoda !!!!1
 

Similar threads

بالا