نتایح جستجو

قاصدک هان چه خبر آوردی؟ از کجا وز که خبر آوردی؟ خوش خبر باشی اما، اما گرد بام و در من بی ثمر می گردی انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری نه ز دیّاری - باری، برو آنا که بوَد چشمی و گوشی با کس، برو آنجا که تو را منتظرند. قاصدک! در دل من همه کورند و کرند. دست بردار از این در وطن خویش غریب. قاصدک تجربه...

مرو مرو که نلرزدستاره در دل شب مرو که اشک غم از اسمان نچکد جدا مشو زمن اي پاي تا سر همه نوشين مرو که از غزل مرغ شب فغان نچکد

استاد منوچهر آتشی

تو رفته ای که بی من ، تنها سفر کنی من مانده ام که بی تو ، شبها سحر کنم تو رفته ای که عشق من از سر به در کنی من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم ----------------------- این تاپیک یه زمانی اینقد سریع ست میخورد که پستا قاطی میشدن. چی شده حالا؟؟؟!!!!

شب است و باز چراغِ اتاق می‌سوزد دلم در آتش آن اتّفاق می‌سوزد در این یکی دو شبه حال من عوض شده است و طرز زندگی‌ام کاملاً عوض شده است صدای کوچه و بازار را نمی‌شنوم و مدتی‌ست که اخبار را نمی‌شنوم

آها راستی این فایلا رو اول از حالت فشرده در بیارین بعد رو موبایل نصبشون کنین. ------------------------- این تاپیک بعد از ماه رمضان با تاپیک نرم افزارهای مذهبی ترکیب میشه.

دعا یادتون نره...

اگه فایلها مشکلی داشت حتما بگید./

۩ ..مهمان خدا.. نرم افزار مخصوص ماه مبارک رمضان (موبایل اسلامی) ۩ ..مهمان خدا.. نرم افزار مخصوص ماه مبارک رمضان (موبایل اسلامی) حلول ماه رمضان بشارتی است بر تمامی مسلمانان که خبر از گشایش درهای فردوس برین می دهد و مژده ضیافت الهی است بر آنان که: بیایید با درک لحظه لحظه نورانی آن توفیق «میهمان...

الان كه چك كردم. دو تا ديگه هم رسيده بود.

سلام تا عصر امروز 21 مقاله به دست من رسيد.

یک شب گریختم یک شب ز شهر عشق و تمنا گریختم دروازه های شهر هوس ها گشوده بود دروازه بان کناره برجی غنوده بود در واپسین سفر با آخرین امید از بیم آنکه باز نگردی به خانه ام از بیم آنکه هیچ نگیری نشانه ام بر آن لبان تشنه که رنگ رناس داشت یک بوسه کاشتم نیلوفرینه دیده افسانه پرورت پلکی نمی...

اگه به خاطر داشته باشيم كه فقط در موقع لزوم شير آب رو باز كنيم.در مصرف آب هم صرفه جويي ميشه و در اين زمينه مشكلي پيش نمياد. متاسفانه بعضيها(اكثرا) از لحظه اي كه قصد وضو ميكنن شير آب رو باز ميكنن و تا لحظه اي كه مسح پا رو ميكشن و دستشون رو ميشورن اين آب همينطور برا خودش ميره..

می خواستی اگر نکنی مبتلا دلم کردی چرا نگاهی ؟ و بردی چرا دلم ؟ بیگانه گشتم از همه خوبان روزگار تا با نگاه گرم تو ، شد آشنا دلم ای چشم دل سیاه دلازار دلفریب ! افزون شبا ،‌ ز هجر تو با ناله های زار افکنده لرزه ،‌در دل عرش خدا ، دلم

ای دوست نه هر چه درست بود و صواب بود ، روا بود که بگویند ... و نباید که خود را در بحری افکنم که ساحلش بدید نبود ، و چیزها نویسم بی ( خود ) که چون ( واخود ) آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور . ای دوست می ترسم و جای ترس است از مکر سرنوشت .

سلام دستتون درد نکنه. من توی ایمیل جواب دادم.فکر کردم دیدین .اینه که اینجا چیزی نگفتم. راستی اگه در مورد تصفیه با استفاده از زئولیت و همچنین تصفیه بیولویژیکی هم چیزی دارید.ممنون میشم.

اینقدر قشنگ گفتی که.............:cry:

در سکوت شب خیلی چیزا رو میشه حس کرد و فهمید.چون خودتی و خدا... هیچ صدایی نیست.هیچ کس نیست. چیزی ذهنتو درگیر نمیکنه.به خودت فکر میکنی.به درون خودت چشم میندازی.و بهترین چیز برای دیدن خدا به نظر من نگاه به خوده...

با خوندن پستت اولین جمله ای که بر زبون اوردم: thanks a lot

دوستای گلم. شرمنده که اول این ماه مرحله جدید رو اعلام نکردم. چون همونطور که میدونید سه هفته نبودم.فعلا میزاریم تا پانزدهم که انشاءالله یه مرحله جدید رو اعلام کنم. و یه چیز دیگه.متاسفانه من خیلی سرم شلوغ شده.و دیگه کمتر وقت میکنم تاپیک بزنم یا پست بدم.دیگه کمتر میام تو سایت و وقتی میام هم باید...