یه سال من با دوستام رفتم مشهد.اونجا هم بیشتر وقتمونو توی پارک ملتش گذروندیم و حالشو بردیم.
خیلی هم از اونجا فیلم گرفتیم.یه روز عموهام اومدن خونمون که مثلا نخود کشمش بخورن.گفتن شکیب,عمو فیلمایی که گرفتی بذار ببینیم.
منم بی معطلی اون فیلمی که توی چرخ و فلک گرفته بودم گذاشتم و با غرور نشستم و هر...