نتایح جستجو

من یه بار تحت تاثیر داروی اشتباه و سهل انگاری داشتم کور میشدم. تو اون لحظه ها احساس کردم که چقدر مرگ به انسان نزدیکه و از ته قلبم از خدا کمک خواستم و عاجزانه گریه کردم.اونم جواب داد. الانم خدا رو شکر حالم خوبه. اونجا واقعا خدارو احساس کردم و فکر میکردم الان همه رو بی خیال شده و تمام حواسشو داده...

عالی بود.تو محشری با عکسات;)

آره ساعتش عوض شد.شد 11 تا 12 ظهر

یدونه بیشتر از اونی که منو دوست داره.

سلام مرسی رفیق. شما به خودتم پیام میدی؟!! شما همون دکتر مصدق خودمونی؟ که توی تاریخ ازش حرف میزدن؟

منم با اون برداشتم.مگه ساعتش بده؟تغییر کرده دیگه.شده 11 تا 12. اگه میخوای امروز آخرین مهلته.برو وردار

فکر نکنم.میخوام برم مسافرت

میگیرمش میگم عیبی نداره.تقصیر شهرداریه.خیابونو بد ساختن

مقدمات و با کی برداشتی؟

سلام.دانشگاه اول مهر شروع میشه.تو همون روز میری؟

حالا بالاخره اینا چی بودن؟؟؟؟؟؟

ای خدااااااااا این چه کاریه آخه؟ پسر عموی منم با بچه ش همین کارا رو میکنه. اما بچه اش بیشتر طرفدار باباشه

من آموزشگاه رانندگی ثبت نام کردم و موقع کلاس های تعلیم رسید.بهم گفتن مربیت بهت زنگ میزنه.منم فکر کردم از آموزشگاه حتما زنگ میزنه دیگه.منم عادت نداشتم جواب مزاحمو بدم.(گرفتین قضیه رو؟) یه هفته ای گذشت.یه روز به گوشیم یکی زنگ زد.برداشتم دیدم پسره قطع کردم.دوباره زنگ زد برنداشتم.بازم زنگ زد برداشتم...

واای خیلی جالب بود.مرسییییییییییی

ای جان دلم.این..آخ بمیرم براش

شما خدافظی کردی بدون اینکه خدافظی منو ببینی.من دخترم. هیچ کسی و هم مجبور به کاری نمیکنم.با اسلام هم توی سر کسی نمیزنم.اینو بهت قول میدم. شما هر پوششی که داری قابل احترامی. نمیخواستم ازم دلخور شی.اگه شدی به دل نگیر.دیگه بحثی نمیکنم باهات رفیق;)

من اینو بگم؟؟؟من که پسر نیستم.. و میدونستم که دختری راحت باهات بحث کردم.وگرنه پسرا که بحث کردن ندارن.

یخورده ببر اونورتر.. اها درست شد.خوبه خوبه

دو سه تای آخر خیلی باحالللللللللللل بود.ممنانم

اون پسر مسلمونه.اسلام هم با تیشرت بیرون اومدن پسرا رو گناه نمیدونه.اما با تیشرت بیرون اومدن دخترو میدونه. درضمن اون پسر فقط نظرشو گفته. و هستن دخترایی که با میل قلبیشون حجاب خودشونو حفظ میکنن و دلخواه اون پسرن و خیلیا هم برای اینکه اون پسر و دوست دارن تغییر میکنن. انتخاب با خودشونه.