نتایح جستجو

مگر زنجیر مویی گیردم دست وگرنه سر به شیدایی برارم

خاک عاشقی میکند گریه میکند رنج می کشد و صبر میکند سر به استان مرگ میگذارد بر سر شانه هایش می گرید اما نمی میرد خاک عاشقی صبور است که سالها سالها برای اسمان صبر می کند و من همانم که از خاک امده ام چون خاک عاشقم و چون خاک روزی صبوری را هم خواهم اموخت

در نهان به انانی دل می بندیم که دوستمان ندارند و در اشکارا از انانی که دوستمان دارند غافلیم... شاید این است دلیل تنهایی ها!!!

در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است صراحی می ناب و سفینه غزل است

پرودگارا مرا توفیق شکر نعمت عنایت فرما و مرا به عمل صالح خالصی که تو بپسندی موفق بدار سلیمان نبی (سوره نمل ایه 19)

من هلو... ولی البالو بیشتر دوس دارم چرا نیستش اینجا...

دو خدا وجود دارد: خدایی که استادانمان به ما اموخته اند و خدایی که به ما می اموزد خدایی که مردم درباره اش همیشه سخن میگویند و خدایی که با ما سخن میگوید خدایی که اموخته ایم از او بترسیم و خدایی که با ما از مهر میگوید دو خدا وجود دارد: خدای که ان بالاست و خدایی که در زندگی روزانه مشارکت دارد خدایی...

.منم نه... خب جوابارو میذاشتی راحتتر بودی که!

سلام علیکم اقااااااااااا کجایی تو ای بد نیس به تو خوش میگذره بهتره بگم گذشت؟!

اگر مجبوری گریه کنی مانند کودک گریه کن اشک موهبتی است که روح ما ار پاکیزه می کند پائولو کوئیلو

اینی که شما میگی هوسه که هی کمرنگتر میشه عشق همیشه جاویدان و با این چیزا از بین نمیره

هروقت تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش

فریبا جونم خوبی انشالله روزگارت خوش باشه عزیز همیشه شاد و سلامت باشی گلم تو بهترین دوست نتی منی بوس بوس

هروقت تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش

همدیگر را دوست بدارید اما از عشق زنجیر مسازید از نان همدیگر بهم دهید ولی هر دو از یک نان نخورید با هم رقصید اواز بخوانید شاد باشید ولی بگذارید هر یک برای خود تنها باشد همچون سیمهای عود که با هم اهنگ خوشی دارند و هر یک برای خود تنهاست جبران خلیل جبران

کاش یه قطره بارون بودم یا یه شعاع نور از خورشید کاش برگ گل محمدی بودم یا یه پری واسه پرواز کاش لبخندبودم رو لب دلخسته ای ولی... من نبودم

هست طومار دل من به درازای ابد بر نوشته ز سرش تاسوی پایان تو مرو

در دام حادثات ز کس یاری مجو بگشا گره زناخن همت ز پای خویش سعی طبیب موجب درمان درد نیست ازخود طلب دوای دل مبتلای خویش

درسی که باید بیاموزیم وابستگی کامل به خداست تا در روزی مبارک دریابیم که به هیچ چیز احتیاجی نداریم. دروغ ایین اربابان و بردگان و حقیقت خدای انسانهای ازادست ماکسیم گورکی

دوش بیماری چشم تو ببرد از دستم لیکن از لطف لبت صورت جان میبستم عشق من با خط مشکین تو امروزی نیست دیرگاه است کزین جام هلالی مستم رتبت دانش حافظ به فلک بر شده بود کرد غمخواری شمشاد بلندت پستم