نتایح جستجو

مرسی مترجم با تشکر مدیریت پارک:)

:surprised::biggrin:

هر سه؟:surprised:

دمه کی گرم؟؟؟

تفاوت ؟؟؟پیشرفت؟؟؟پسرفت؟؟؟

دلی که صابر و عاشق بود مگر سنگ است ز عشق، تاب صبوری هزار فرسنگ است

گاهی تو … گاهی یاد تو … گاهی هم غم تو … آخر این “تو” کار مرا تمام می کند

چه اشتباه بـزرگیست ، تلخ کردن زندگیمان برای کسی که در دوری ما شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند . . .

نام نیک ار طلبد از تو غریبی چه شود تویی امروز در این شهر که نامی داری

همسایه ها دوباره مرا با تو دیده اند حالا که دیده اند کمی بیشتر بمان

عمریست نشسته ام پای لرز خربزه هایی که هیچوقت یادم نمی آید کی؟! خوردمشان…

من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه صد با تورا گفتم کم خور دو سه پیمانه یک دست جام باده و یک دست زلف یار رقصی چنین میانه میدانم آرزوست

سلام شب به خیر:gol: آنچه بر من میرود در بندت ای آرام جان با کسی گویم که در بندی گرفتار آمد است

خواهش میکنم...

[IMG]

[IMG]

من که در هیچ مقامی نزدم خیمه انس پیش تو رخ بیافکندم و دل بنهادم

تو رفتی و مرا همراه بردی به زندان خانه عشقم سپردی

سلام..:gol:..روز به خیر در بند آن نی ام که دشنام یا دعاست یادش به خیر هر آنکه زما یاد میکند

این منم در آینه یا تویی براربرم ای ضمیر مشترک ای خود فراترم