نتایح جستجو

عیول به بچه خوب سرکار گذاشته آق مدیر رو

سلام به همگی

کار از تبریک گذشته خانوم کارت تبریکشم موجوده الان میطلبه بگی : ایشالا به پای هم پیر بشن

همه موارد به جز امور خیریه خاطرات ک خیلی زیاده اگه بخوام بگم خودش یه تاپیک میشه از کپسول انداختن داخل بخاری مدرسه تو سرمای زمستون بگیر تا کتک خوردن تو ابدارخونه مدرسه اما یکی از شیرین ترین خاطراتم تو دوران هنرستان بود ک اموزش یه ویروس خیلی ساده رو از نت یاد گرفته بود فردای همون روز...

بسلامت خوب بخوابی و خوابای مغازه سوپر مارکتی اصغر عاقا ببینی خخخخخ

سکوت نشانه رضاست خدا مباک کنه ایشالا مبارکت باشه سمت جدید در سوپر مارکتی اصغر اقا و برادران ( بغیر از یحیی ) رو بتون تبریک م تهنیت میگم

بیا همین امثال تو امار ازدواجو میارن پایین از اون ور طلاق میکشه بالا در موردش فک کن شاید نظرت عوض شد اینم شمارش 118

من ک کار دارم اصغر اقا مرد خوبو نجیبیه زنشم کوکب خانومه( همون ک زن مهمانوازیه) یه پسر خوب اقا مجرد و معدب هم داره..بعله دیگه

اتفاقا بهش گفتم از کمالات از خوبی های شما و همچنین از روابط عمومی قوی شما گفت ارشدش رو بگیره بیاد ببینم میتونم یه گوشه مغازه واسش کاری دست و پا کنم

مگه پیامک به همراه اول میخوای بدی ک اینجام فارسی نمی نویسی دیروز رفتم همه اینا رو برا اصغر اقا ( بقالی سر کوچه ) تعریف کردم گفت برا منم یه کاربری تو باشگاه ایجاد کن البته گفت من میخوام تو قسمت بازارچه فقط تاپیک بزنم!!!

اول یه اخطار تپل بدم به تو واسیه فین گیلیسی نوشتنت از بسکی در مورد اسکیس صحبت کردند دیروز وسوسه شدم برم اموزشگاه تخصصی اسکیس ثبت نام کنم حالت تحول داره بهم دست میده البته من بهش دست نمیدما

سلام به همگی سایت داره اعصابم رو خرد میکنه همش شده ارشد ارشد ارشد البته من به اعصاب خودم مسلطم :D

تولدت مبارک 22/2/1392

خوبه نگفتین فتو شاپیه !:D

شعرای تاپیکتون خیلی بدرد من میخوره در واقع یکی ( مربی مهد) بهم گفته بود شعرای مربوط به بچه ها رو براش اماده کنم ک شما زحمت این کار رو توی تاپیک دارین می کشین ممنون این شعرم میگم ک اسپم نکرده باشم یه توپ دارم قلقلیه سرخ و سفید و آبیه میزنم زمین هوا میره نمیدونی تا كجا میره من این توپو نداشتم...

اهویی دارم خوشگله فرار کرده ز دستم کاشکی اونو می بستم بقیشو یادم نمیاد

تا چند پیش ناز تو باید نیاز کرد؟ بر ناز خود بناز که نازت کشیدنی است ! چشمت نظر ز لطف به عاشق نمی کند چون آهوی خطائی کارش رمیدنی است از شربت زلال دلت کام دل برآر سرچمه ی حیات زلالت چشیدنی است خوشدل مرا نمای به دشنامت ای حبیب چون حرف تلخ از لب شیرین شنیدنی است بر نقد جان دو بوسه ز لعل تو...

چه خونبها به از این کشتگان کوی تو را که بنگرند به محشر دوباره روی تو را تمام گمشدگان ره تو ایم و کنیم ؛ بهر طریق که باشیم جستجوی تو را دم مسیح که گویند روح پرور بود یقینم آنکه به لب داشت گفتگوی تو را ز غصه چون پر کاهی شود ز قصه ی من اگر به کوه دهم شرح آرزوی تو را سبو کشان محبت کشند دوش...

یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلی نشست گفت یا رب از چه خوارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو و این لیلی تو من نیستم ندا آمد که ای دیوانه لیلایت منم در رگ پیدا و پنهانت منم سالها با جور لیلی ساختی من کنارت بودم و نشناختی

اره دیگه بلاخره طرز تفکرات فرق میکنه اما اینجا لازم میدونم به امضای سوگول خانوم یه نگاهی بندازیم