نتایح جستجو

  1. sina1

    مشاعرۀ سنّتی

    یارب این شهر چه شهریست که صد یوسف دل به کلافی بفروشیم و خریداری نیست
  2. sina1

    چرا من ازدواج نکرده ام؟!!

    از شهامتت خوشمم اومد آدم باید واقع بین باشه.خوب همه اینایی که گفتی بی تاثیر نیستن:biggrin:
  3. sina1

    گفتگو با نیکی نصیریان(درسا) بازیگر خردسال سریال بزنگاه

    بابا ماشا الله بگین چش نزنین بچه رو:D
  4. sina1

    مشاعرۀ سنّتی

    دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سحر نکرد
  5. sina1

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا با شمع نسبت نیست در سوز که او شب سوزد و من در شب و روز
  6. sina1

    مشاعرۀ سنّتی

    تنهایی دستهای ما با دست هم شد آشنا باهم تپیدقلبهای ما از هم شدیم اما جدا
  7. sina1

    **فال روز**

    جمعه ها تعطیله؟ ما منتظریم
  8. sina1

    گریه رو دوست داری یا خنده

    خنده رو دوست دارم ولی با گریه حال میکنم
  9. sina1

    لطفا جای خالی را پر کنید.کاشکی..............

    کاشکی میشد ذهن آدمهارو خوند تا دیگه نتونند دروغ بگن
  10. sina1

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    به نظر من اصلا پیشگویی لازم نیست اگه اینو باور داشته باشیم : قانون طبیعت => عمل = عکس العمل هر دست که دادند همان دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند
  11. sina1

    به این معتقدید که عاشق شدن یعنی جدایی

    منم موافقم چون اگه بهم برسن دیگه شکلش عوض میشه چون توی عشق همه چیز غلو شده دیده میشه اگه عاشق خیلی زرنگ باشه میتونه اونو تبدیل به دوست داشتن کنه (عشقو میگم )
  12. sina1

    جواب خیانت؟؟؟

    وقتی تو فکر کنی خیانت کرده ولی اون بگه این اسمش خیانت نیست اونوقت باید چیکار کرد؟ (حالا هرچی)
  13. sina1

    تاثیرات یه بوسه

    به حق چیزای نشنیده:eek: جالب بود
  14. sina1

    مشاعرۀ سنّتی

    من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست
  15. sina1

    مشاعرۀ سنّتی

    عشق آمدو شد چو خون اندر رگ و پوست تا کرد مرا تهی و پر کرد زدوست
  16. sina1

    مشاعرۀ سنّتی

    کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرت ولی آهسته میگویم خدایا بی اثر باشد
  17. sina1

    مشاعرۀ سنّتی

    دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
  18. sina1

    مشاعرۀ سنّتی

    وگر مقابله میبینم که تیر می آید زدیدنت نتوانم که دیده دربندم
  19. sina1

    مشاعرۀ سنّتی

    آنچنان به تو مشغولم ای بهشتی روی که یاد خویشتنم در ضمیر نمی آید
  20. sina1

    مشاعرۀ سنّتی

    یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن لحظه ای چند بر این آب نظر کن آب آیینه عشق گذران است باش فردا که دلت با دگران است
بالا