مدعی دید کراواتم و غرید چو شیر! -- گفت: این چیست ؟ که برگردن توست ای اکبیر!! -- گفتمش :چاکرتم ! نوکرتم ! سخت مگیر! - - می کنم پیش تو اقرار که دارم تقصیر! -- کانچه اسباب گرفتاری هرمرد و زن است ! -- همه تقصیرکراوات من است! -- لکه غرب به دامان شما اصلا نیست! -- نام دختر ! کتی و مرسده و ژیلا نیست...