نتایح جستجو

  1. meddler

    چون باهات حال کردم ! دارم از خواب میپکم !(این یه لول بد تر از میترکمه )

    چون باهات حال کردم ! دارم از خواب میپکم !(این یه لول بد تر از میترکمه )
  2. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    آقا نگاه کن به خدا خسته ام ببین عهدی نمانده از تو که نشکسته ام ببین
  3. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    هی لا بلای بی کسیم پرسه میزنی چایی نخورده پسر خاله میشوی !
  4. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    میروی ساده ترین آدم لیک من و احساس تو و آهم لیک گیر کردست به خورشید تو...من ماه احساسی تصویر تو ... من مردم شهر به تو دلبستند همه دلداده ی چشمت هستند باز کن قلب مرا .....لبهایت ماه تنها... دل من ....شبهایت
  5. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    در حال دست و پا نزدن...... هی فرو شدن از نان خالیه آخر شب .....بی وضوشدن
  6. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    استخاره غلط نمی آمد... اگر از تو خبر نمی آمد استجابت ... دعا... قضای وضو حرسمان از خدا نمی آمد کارمان از حظور رد شده است مهدیا... بیا... نمی آمد
  7. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    خود یک شب آخر دامن آه سحر خواهم گرفت داد خود را زآن مه بیداد گر خواهم گرفت
  8. meddler

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشید بار تن نتوانم من بنده ی آن دمم که ساقی گوید : یک جام دگر بگیر و من نتوانم
  9. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    کم آوردم(خیلی ساله گوش نکردم.... باعث میشه افسارم پاره بشه) دختری زیر بار میترسد رحمش از فشار میترسد کاسه سرش.. ترک... برداشت.. مردش از انتظار میترسد
  10. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    یک شب آتش در نسیتانی فتاد سوخت چون آهی که بر جانی فتاد
  11. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    آقا هی آقا آورده ام شناسنامه ام را یکی دو برگ به صفحه ی آخرش اضافه کنید این روزها که این همه میمیریم احتیاط شرط واجب عقل است
  12. meddler

    لبتاپم ترکید برقش رفت الان اومد برگشتم

    لبتاپم ترکید برقش رفت الان اومد برگشتم
  13. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    ترسم که بالم بشکند سنگی که در دست است تو را ....آخر بریزد خون عشقی سر مست است تورا
  14. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    مثل تمام ثانیه های برابرم عشق عزیز "نیروانا " برادرم با من به وسعتی که نرفتی نگاه کن ! من را بمیر توی خودت اشتباه کن !
  15. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    افتادم از سکوت به چاهی عمیق تر دارم سقوط میکنم اما دقیق تر
  16. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    تو منی من توام ... نمیدانم به کجا میروی از این زندان من و تو از سکوت سرشاریم.... من و تو واژه های سر گزدان
  17. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    در ذهن گیج من تو شبیه خودت گمی تسبیح پاره شد .... تو فقط یک توهمی
  18. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    مثل یک تگرگ سر در گم خورده بودی به درد هر لحظه که تو را من به باد داده دلم از همان راهی که خوب میدانی !
  19. meddler

    مشاعرۀ سنّتی

    توی چشمان تو فرو بروم... قول دادی ...نیاورم بیرون بدن لخت من اجازه بده تا بخوابد درون کاسه ی خون
  20. meddler

    دست‌نوشته‌ها

    نجس شدست لبت از صدای آزادی تو غسل واجب شهری خدای آبادی "منم مسافر غربت.... خدا نگهدارت " تو بر جنازه رستم نماز می خواندی چکید از سر سروم به قد رعنایت سفید مرگ زمستان ... بهار اسقاطی
بالا