نتایح جستجو

ولی درخت ندانست قسمتش این بود برای یک زن آوازه خوان سه تار شدن ! سلام

بریز قهوه ی خود را درون فنجانم بیا به هر کلکی توی فال هم باشیم

امروز توی جانمازم خدا جا نشد ! آب رفته بس که آبش میکشم خودم

حالم از این شعار گرفت از آن قطار هم از جمعه های خیس از آن سوار هم بی....همسری سری شهوت تبار هم... قل میخورم و تو دنبال پیر زن خرناس عشق ناب در گوش خواب هم ! حالم به هم نخورد بی اضطراب هم میشد گزر نکرد میشد قطار هم ایسسسسسسسسسس گاه آخره ! خانم نوار هم.... خیس از نجاست... این طفل لعنتی آن...

هرگز نشد که درد کسی را دوا کنی من خوب می شناسمت .. خوب بلدی میتلا کنی . . و قص علی هذا !

از ملک تلق پدریتون میرم

منم مثل تو نمیشم منم تنها نمیشم آدب رهام میکنه... ولی من .... نه میبینی با اون بینی جاییرم میبینی !؟

چرا خصوصی چت نمیکنین !

پس چشمه ی چرت و پرتتون کوش با این چشمای خشک چجوری گریه میکنین ؟

دوست دارم با تو که غریبی عشق بازی راحت تره ! اگر تاریک باشی باز هم راحت تره تو اهل کدام جوار بی خادم عشقی ؟ تو اهل کدام جدار کعبه ای از کدام پهلوی آدم زاده شده......... که حوا نشدی ؟! . . . . . دوستت دارم باور کن و وفا دااری چیز غریب و سر در گمیست

اضافه خودتی نه خود خوری نکن بگو خودتی بگو ... بگو.. اعتراف کن من از اول بودم آدم هم بود حوا هم بود ... تازه آدم خواب بود تفنگشم خالی بود پس به بابای بشریت سلام !

پس چته ! چه کوفتی شده ! وسط بنگاه عشق بازی به دادت دارم میرسم بنده ی خدا ! مگه بابات از تو راضیه ! نه ناراضیه پس زن بده بچه بده جدا جدا بدن با هم بد اندر بدن ! دارم نجاتت میدم آمپولم مثل من درد داره

میگن پول عصاب میاره ! تاب میاره آفتاب میاره میگن شب باشه روز میاره ! میگن گرم باشه سوز میاره میگن بانک خوب خیلی پول داره پس حتما حق با اوناس !

مادرش به عزاش بشینه نه پاشه بچش داره میره سینه ی قبرستون نه بشینه آخه کمرش شکسته نباید زیاد راه بره نه پاشه اگه حواسشون نباشه چی... اگه یادشون بره تربت بزارن زیر زبونش چی اگه روشو خوب باز نکنن چی.. باباشم از همون اول این یکیرو نمیخاست بچه که حاصل سفر فرنگ باشه بچه نمیشه که... تخم جن از آب در...

خدا نگه بان ! هادی یادت نره

به عمل کار برآید نه به حرف

سلام به همه الان قراره چی بخونیم ؟ یا همه خوندین ما نخوندیم یا برنامه عشق و حاله !

من توی این فضای مکعب شناور است یک روح منبسط شده ی گریه آور است " من " روی صندلیست ولی جور دیگری چشمش به جاده مانده به منظور دیگری

سلام این آسمان لعنتی ابریست... بی خیال شاعر شعور جامعه اش نیست.... بی خیال

"کفاره شراب خوری های بی حساب هوشیار در میانه مستان نشستن است" این وصف حال من یا تو ؟؟؟؟؟