نتایح جستجو

  1. tanha990

    نقد داستان

    تعهد در عشق ((همیشه عاشق زنهای سپید با موهای قهوه ای پر بودم ...)) وارد اتاقش که میشوم عطر خوشبویی را حس میکنم .... نگاهم بر لبان شهوانی و چشمان وحشی اش ثابت میماند ... بر میخیزد و نزدیک می اید ... قدرت سخن گفتن ندارم پس چنگ در موهایش زده و دستی را دور کمرش حلقه میکنم ،‌به سوی خود میکشمش و...
  2. tanha990

    آرام بخواب

    ارام بخواب کودک درون من ... بخواب که این بیرون جز غوغا و ادم کشی چیزی نیست .. ارام بخواب که جز عشق ها دروغین چیزی برای بودنت نیست ... پس بخواب و هرگز بیدار نشوو....
  3. tanha990

    داستان دسته جمعی

    چه استقبال پر شوری؟؟؟؟;)
  4. tanha990

    نقد ادبی اشعار و دل نوشته های دوستان

    در خود کودکی دیدم ... زشت رو ... صورت زخمی و لهیده ... پستان چروکیده زنی را به دندان گرفته و مایعی سیاه و بدرنگ را مینوشید ... ترسیدم و تن عرق کرده ام را بی مهابا در سرمای زمستان رها کردم ... برف نمیامد و سوز بود ... کودک در درونم گریست .... من را چه شده ؟
  5. tanha990

    نقد ادبی اشعار و دل نوشته های دوستان

    نوشته زیبایی است .... شاید نوشته نه شعر بهتر باشد بگوییم .... توصیفات زیبایت اما کمی مصنوعی حس میشوند ... شاید عاشقانه بنامیمش ....اما یکی از نقاط ضعفی که حس کردم سبک بودن وزن شعر است ... شبیه اشعار کودکانه در چند مصرع اول ... شاد باشید و منتظر دیگ نوشته ها هستم ....
  6. tanha990

    كمك ،HELP ، سئوالات، FAQ ، درخواست ( پروژه هاي درسي )

    همه چیز در رابطه با بنای چهل ستون قزوین همه چیز در رابطه با بنای چهل ستون قزوین درود دوستان پروزه در مورد چهل ستون قزوین میخواتم ... نقشه ها و هر چیزی هیت هرچی سرچ کردم چیزی پیدا نشد ... کسی در این مورد مقاله داره ... ارایه ها و سبک معماری و .... ممنون میشم ...
  7. tanha990

    داستان دسته جمعی

    شاید کمی توضیح در این مورد باید داد .... موضوعی را انتخاب میکنیم و مدت زمان معینی تعین خواهیم کرد و هر نویسنده ای شخصیت را وارد داستان کرده داستان جلو میرود .... جذابیت این نوشته ها در اینجاست که همه بار نوشتن بر روی یک نفر نیست و با کمک هم میباشد ... سیر رشد داستان را یک نفر تعیین نمیکند و...
  8. tanha990

    استفاده از زبان محاوره در نثر

    درود موافق نیستم ... در این عصر دیگر رسمی نوشتن در داستان جذاب نیست ...شاید داستاهای نویسندگامی همچو محمود دولت ابادی زیبا باشند اما جذابیت کمتری لا اقل برای قشرهایی از جامعه را دارد.... محاوره نویسی به انگونه که شما میگوید نه ... مثلا جمالزاده که مثال زدید یا هدایت هردو محاوره نویس بوده...
  9. tanha990

    انتقادات و پیشنهادات تالار ادبیات

    چه فرقی داره //// خب اگر ما فقط یک تاپیک داشته باشیم که دوستان در ان هم بخوانند و نظر بدهند و هم نویسندگان تالار داستان های خود را بگذارند ... شاید من از داستانی خوشم اید که در داستانسرا امده نباید ان را نقد کنم یا نظر دهم .....
  10. tanha990

    انتقادات و پیشنهادات تالار ادبیات

    امکان مهم کردن تاپیک هست ؟
  11. tanha990

    انتقادات و پیشنهادات تالار ادبیات

    تاپیک داستانسرا و نقد داستان یک موضوع را دنبال میکنند .. بهتر نیست ادغام شوند ... پیشنهاد میکنم تاپیک قفل شده ایجاد کنید و در هر پست نام هر نویسنده و نام داستاهایش که به صورت لینک باشد و با کلیک روی ان به پست داستان رود بزنیدو به روز کردن ان به مدیر محتر تالار باشد و.. تا بتوان به کل داستان...
  12. tanha990

    انتقادات و پیشنهادات تالار ادبیات

    درود از این رو که نقد و پیشنهاد در رابطه با عملکردها بهترین راه برای رشد و پویایی است بر ان شدم چنین جستاری بزنم تا مشکلات و نظرات را در رابطه با تالار به گوش مدیر تالار رسانیم ... امیدوارم بیش از پیش تالار را به جنب و جوش اندازیم .....
  13. tanha990

    داستان دسته جمعی

    درود جای داستانی دسته جمعی خالیست ... بیاید کنار هم با هم و برای هم داستانی اغاز کنیم ... دوستان نظراتشون را در رابطه با موضوع داستان بگن ... موضوع برتر با انتخاب کاربران استارت خواهد خورد ... امیدوارم این تاپیک مانند سایر تاپیک ها خاک نخوزد ....
  14. tanha990

    داستانسرا

    درود داستان شماره 1 : زیبا بود ... خیلی خوب دو موضوع را به هم جوش دادید با یک ترکیب خون و برف ... به جایی ننه از مامان استفاده میکردید بهتر بود یا لا اقل لحن راوی جوری باید میبود که به ننه بخوره ... داستان شماره 2: بخ نظرم توضیح پایین را چند خط کنید و داستان تمام ... استعداد خوبی در نوشتن...
  15. tanha990

    شازده کوچولو

    شازده کوچک منتظر کسی بود برای راهنمایی اش ... کسی که زمین را به او بشناساند ... کسی امد زمین و ادمهایش را نشانش داد ... شازده کوجک ما خسته از این دیار یه سیاره کوچک خود برگشت وو هنوز در غم ما و زندگی ما میسوزد و....
  16. tanha990

    نقد ادبی اشعار و دل نوشته های دوستان

    به خود نگاه میکنم ... در خود جستجو میکنم ... گذشته را میبنم چه خوش یا تلخ گذشت .. و امروز که جهان برایم معنی نخواهد داشت ... سیگاری دود میکنم و قلم را بر کاغذ میلغزانم....
  17. tanha990

    بهترين کتابي‌ که به تازگي خوانده‌ايد؟

    در حال خواندن کتاب کلیدر هستم ... بالاخره به جلد چهارم اخرین جلد رسیدم ) و دیدم انسانها ی دور و برم را در این کتاب ... زنی که با وجود نامزد دل به دیگری بست ... مردی که زنش را به تاراج بردند و کلاه دیوثی بر سرش گذاشتند ... اه که چه تلخ است زندگی مردمانی که از سر تنگ دستی مجبور به کشتن شدند...
  18. tanha990

    نقد داستان

    خدا كشي خدا كشي اگر از سنم بپرسيد مي گويم چند سالي كوچكتر از خدا و چند سالي بزرگتر از خلقت . تاريخ را از برم چرا كه انقراض دايناسورها را به چشم ديدم ، آن روزها در انقلاب صنعتي اروپا پاريس بودم و نزديك همان برج معروف در كافه ها دنبال كار ميگشتم . و روزي كه آن مرد دانشمند گفت زمين ميچرخد بين...
  19. tanha990

    شازده کوچولو

    تلاشي طاقت فرسا براي اهلي كردن خويش كردم اما هرگز نتوانستم اهلي شده فيلي را كه مار خورده بود ببينم ... شايد از همان كودكي نا اهل بودم و نقاشي را كلاه ميديدم ... فكرهاي كوتاه و لحظه اي امدند و رفتند و خدا ان دورتر نظاره گر اهلي نشدن ما ...
  20. tanha990

    شازده کوچولو

    شازده کوچولو به سادگی در جانم رخنه کرد و تلاشی بی پایان برای اهلی کردنم ... چه بزرگ بودی شاهزاده سیاره ای کوچک ...
بالا