نتایح جستجو

دوست عزیز هر کس عقیده ای داره و طرز فکری هر چند به نظر ما کثیف باشه ... منم از چنین رابطه ای حالم بهم میخوره اما توهین به مذهب و دین هر شخص و کاری را که یک نفر کرده را به عمومیت ان دین نسبت دادن کار زیبایی نیست .... مگر شیعه ها یا سنی ها چنین کاری نمیکنن ؟ مگر کم از اخوندهای تشیع مسائل تجاوزشون...

در مورد هدایت بهرتی کتاب کتاب خودکشی هدایت از اسماعیل جمشیدی هست .... یه سوال ... چرا تاپیک های ادبی داستان اینقدر کم بینندست ... کمی نقد کنید داستان هار ا خب

دورود میشه کمی بیشتر توضیح بدین ... مکان جالبی برای یاد گرفتن و بحث کردن هست اینجا و...

من مسلمانم قبله ام یک گل سرخ جانمازم چشمه مهرم نور

درود زیر کرسی گرمه ؟

چه خوب .... خب جکابت از چیست و از کجاست ؟

چه جالب //// جا نیست ... شاید روزی دیگر ؟

جایی برای یه ادم خسته و تشنه شنیدن هست ؟

شازده رفت ... به خاطر من و تو رفت ... رفت تا نبینه درد ادمایی مثل ما را ... رفت تا نا اهل بودن و گناهان عظیم بشر را نبینه ... رفت و امیدوارم هرگز دیگه نیاد ... اخه اگر ما را ببینه چی فکر میکنه ؟؟؟

منظوری نداشتم ... نارحت نشید به هر حال خوشحال شدم از هم صحبیتی ....

تجربه های خود را قاطی این داستان نکنید ؛ البته تعریف ما زا عشق با هم تفاوت زیادی داره ...

عشق هیچگاه به این صورت وجود نداره ... اگر ها را فراموش کن ... چشمانت را کمی بازتر کن و اطرافت را ببین ... گذشته را بکاو ... این چنین عشقی میبینی ؟

اره میزارم .. چطور؟

غول غول دستی به ریش بلند و زبرش کشید . به سختی خود را از تخت پایین کشید و انگشتر، را از بند انگشتان گذراند ... روی تخت توده ای سپید و خونین ، لهیده افتاده بود . زن رها شده روی تخت در خون غلطیده از درون ناارام و شوریده ... سقوطش از بلندای عفاف در دره ای عمیق از سر شهوت غول . به سختي تن نا ارام...

ما یه چیزایی میشنویم میگیم شما به دل نگیر منظورم داستان کوتاه چند خطی بود ... اونجا که کسی سر نمیزنه اصلا .....

یه پرسش اینجا دستان خودمان را نمیزاریم نه ؟ فقط داستان های مینی مال از دیگران ؟

عالی بود ... ما بودیم در ان دنیا ... برای انکه تنها نباشیم با کسی که از او متنفریم هم بستر خواهیم شد ... چه گناهی برتر از این سراغ دارید ؟

منظور این داستان بود ؟ جالب بود ... امال این داستانها در گذشته نبوده ... همه در کر و خیال ادمی است ... افسانه ای که هیچ گاه واقعیت پیدا نخواهد کرد ...

پیری میانمان نیست از قدیم نقل کند برایمان ؟ از زمانی که هنوز انسان به معنای انسان بود و ادمیت زنده بود ؟

پسرها نمي‌توانند 1- با داشتن هيكلي ضايع تيشرت تنگ نپوشند و فيگور نگيرند! 2- از كلاس پنجم دبستان صورتشون رو سه تيغه نكنند و after shave نزنند! 3- پس از يافتن اولين مو در پشت لب احساس مردانگي نكنند و به فكر ازدواج نيفتند! 4- در میهمانيها و محافل خانوادگي احساس بامزگي نكنند و چرت و پرت نگويند! 5-...