امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
نازنین حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب امدی
اخر این زودتر می خواستی حالا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
اسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا