نتایح جستجو

سیلام ضوینای خودمووووووووون عصر شومام خوجسته آرزوت رنگ مورد علاخه من تو زندگیم بود رفیخ ؟ [IMG]

یه کلوم حاجی : موخامت به مولا [IMG] رفیخ این رزای باخچه ی شوما دارن منو دیوونم موکونن ! [IMG] خییییییلی جیگرن خدایی [IMG] راسّی پیشنهاد موکونم تو مسابخه عکس تالار کشاورزی شرکت کونین [IMG] موضوش جوانه اس ... فک کونم سوژه موژه دم دستتون داشته باشین [IMG]

[IMG]

اتفاخا به این مورد هم اشاره شده رفیخ ..

او ،خدای دشت ،می ریزد صدایش را به جام سبز خاموشی : در عطش می سوزد اکنون دانه تاریک ، خاک آیینه کنید از اشک گرم چشمتان سیراب

دل خاص تو و من تن تنها اینجا گوهر به کفت بماند و دریا اینجا در کار توام به صبر مفکن کارم کز صبر میان تهی‌ترم تا اینجا

امشب از آسمان دیده تو روی شعرم ستاره میبارد در سکوت سپید کاغذها پنجه هایم جرقه میکارد شعر دیوانه تب آلودم شرمگین از شیار خواهشها پیکرش را دوباره می سوزد عطش جاودان آتشها آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست از سیاهی چرا حذر...

مهربانی را بياموزيم فرصت آيينه ها در پشت در مانده است روشنی را می شود در خانه مهمان کرد می شود در عصر آهن - آشناتر شد سايبان از بيد مجنون ، - روشنی از عشق می شود جشنی فراهم کرد می شود در معنی يک گل شناور شد مهربانی را بياموزيم موسم...

داني از زندگي چه ميخواهم من تو باشم ‚ تو ‚ پاي تا سر تو زندگي گر هزار باره بود بار ديگر تو بار ديگر تو

داني از زندگي چه ميخواهم من تو باشم ‚ تو ‚ پاي تا سر تو زندگي گر هزار باره بود بار ديگر تو بار ديگر تو فروغ

ایشششششششششششاله ! [IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

رزاییییییییییی ، مخسی که نیشستی آلبومم رو ورخ زدی رفیخکم [IMG] [IMG]

خداااااااااااایییییااااااااااااا شکرت [IMG][IMG][IMG] قندک من بالاخره اومد قربونش بگردم [IMG]

[IMG] [IMG]

سیییلااامممممممم سیییلااااااااامممم سسسیییلاااااام همکارک خودماااان خدایی ؟ مخسی چون یادم بودی نوووووووووش جونت .. من با آبلیموی شهرمون می پسندمش خوفم ، شومام که خوفی دیگه کوشمولو مخسی .. آرزوی ما و شوما نداره

[IMG]

وقتی مونالیزا شیراز بود ! [IMG]