روی باغ های روشن پرواز می کنم
چشمانم لبریز علف ها می شود
و تپش هایم با شاخ و برگ ها می آمیزد
می پرم ، می پرم
روی دشتی دور افتاده
آفتاب بال هایم را می سوزاند ، و من در نفرت بیداری
به خاک می افتم
خوب آخه اگه ماه نبودین که تاحال منه خل و دیووونه رو تحمل نکرده بودین کهههههههه [IMG]
مهربون [IMG] مهربون [IMG] مهربون [IMG] مهربون [IMG]
آره دیشب از رفیخ فابای باشگاه و اونایی که یادم بودن یاد کردم ..[IMG]
مخسی رفیخ من ، مخسی [IMG]