نتایح جستجو

لب باز مگیر یک زمان از لب جام تا بستانی کام جهان از لب جام در جام جهان چو تلخ و شیرین به هم است این از لب یار خواه و آن از لب جام حافظ

قاصدک هان چه خبر آوردی ؟ از کجا و از که خبر آوردی؟ خوش خبر باشی اما گرد بام و در من بی ثمر می گردی انتظار خبری نيست مرا نه زياری ، نه ز ديار و دياری ، باری برو آنجا که ترا منتظرند برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس قاصدک در دل من ، همه کورند و کرند دست بردار از اين در وطن...

لب باز مگیر یک زمان از لب جام تا بستانی کام جهان از لب جام در جام جهان چو تلخ و شیرین به هم است این از لب یار خواه و آن از لب جام

مشت می کوبم بر در پنجه می سایم بر پنجره ها من دچار خفقانم خفقان من به تنگ آمده ام از همه چیز بگذارید هواری بزنم ای با شما هستم این درها را باز کنید من به دنبال فضایی می گردم لب بامی سر کوهی دل صحرایی که در آنجا نفسی تازه کنم آه می خواهم فریاد بلندی بکشم که صدایم به شما هم برسد من به فریاد...

من کجا لغزیده ام در خواب ؟ مانده سرگردان نگاهم در شب آرام آیینه . برگ تصویری نمی افتد در این مرداب . او ، خدای دشت ، می پیچد صدایش در بخار دره های دور : مو پریشان های باد ! گرد خواب از تن بیفشانید . دانه ای تاریک مانده در نشیب دشت ، دانه را در خاک آیینه نهان سازید . مو پریشان های باد از تن بدر...

[IMG]

[IMG]

[IMG]

مخسی واسه رفاخت [IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

خیالی نی رفیخ ، آب بستنی می زنیم !!!!! [IMG] ششششش زوینای زرنگ .. مردا رو که میشناسین ، همیشه شیکمشون تو دس و پاشونه !! [IMG]

جیگر خوتمی بی برو برگشت [IMG] بیاین یه تیم هنری تشکیل بیدیم خو ! نگارخونه که نزدیم !! [IMG] من گیتارو میاروم ، زوینا بوخونه ، شومام همصدایی کنین و قر بدین [IMG] (زوینا رو داری چه هیجان زده اس ؟؟!؟!؟!؟!!! )[IMG][IMG]

[IMG]

بستنی رو بوگو ! [IMG] شبت ناناز از اینجا به بعدشو ، میسپارمت دسّ رفخا [IMG]

آره من بدلش بودم ، تو هم زبل خانی ها [IMG]