آش با جایش
در منطقه و موقعیت ما یك وقت عراق زیاد آتش می ریخت، خصوصاً خمپاره. چپ و راست می زد بچه ها حسابی كفری شده بودند. نقشه كشیدند، چند شب از این ماجرا نگذشته بود كه دو سه نفر از برادران داوطلبانه رفتند سراغ عراقی ها و صبح با چند قبضه خمپاره انداز برگشتند. پرسیدیم: اینها دیگر چیه؟ گفتند...