نتایح جستجو

  1. mani24

    معرفی کتاب

    درباره ی نقد ادبی اثر دکتر عبدالحسین فرزاد کتاب ارزشمندی هست در حوزه ی شناخت عناصر داستانی و همچنین شیوه ها و نظریه های نقد ادبی. که خیلی روان و همراه با مثال مباحث مختلف رو تبیین کرده. تو کتابهای نقدی که خوندم این بهتر از بقیه بود و بیشتر بدردم خورد.
  2. mani24

    معرفی کتاب

    قمار عاشقانه موضوع: عرفانی نویسنده: دکتر عبدالکریم سروش ناشر: صراط معرفی کتاب: این کتاب مجموعه ای از مقالات دکتر سروش درباره مولانا و برخورد او با شمس و... است. مقالات به نکات ظریف و ناگفته ای در شناخت شخصیت مولانا و شمس تبریزی اشاره می کنند.در مقاله ای تحت عنوان «موسی و شبان و رازهای...
  3. mani24

    معرفی کتاب

    انسان در جستجوی معنی موضوع: معنا درمانی نویسنده: ویکتور فرانکل مترجم: نهضت صالحیان، مهین میلانی ناشر: انتشارات درسا سال انتشار: چاپ هفدهم 1385 مروری بر کتاب نقش لوگوتراپیست وسعت بخشیدن به میدان دید بیمار است، تا آنجایی که معنی و ارزش**ها در میدان دید و حیطه خودآگاه بیمار قرار گیرد. کسی که...
  4. mani24

    معرفی کتاب

    استاد عشق موضوع: نگاهی به زندگی و تلاشهای پروفسور محمود حسابی نویسنده: ایرج حسابی ناشر: سازملن چاپ و انتشارات سال انتشار: چاپ سی و پنجم 1388 معرفی کتاب: استاد در سال 1281 (هـ. ش) از پدر و مادری تفرشی در تهران متولد شدند. چهار سال از دوران کودکی رادر تهران سپری نموده بودند که...
  5. mani24

    معرفی کتاب

    "یک" کوانتوم، عرفان و درمان موضوع: نظریه ی شعور و بررسی فلسفه ی پزشکی هومیوپاتی به وسیله ی آن نویسنده: دکتر مسعود ناصری ناشر: نشر مثلث
  6. mani24

    قصه های شیوانا

    در بين شاگردان شيوانا پسر جواني بود كه نظافتچي آشپزخانه و توالت مدرسه بود و هنگام درس در محضر شيوانا به صورت مستمع آزاد مي نشست. هيچكس اين پسر جوان را جدي نمي گرفت و همه او را به خاطر شغلش مسخره مي كردند. روزي سركلاس شيوانا مردي غريبه وارد شد. او در گوشه اي نشست و به سخنان شيوانا گوش فرا...
  7. mani24

    قصه های شیوانا

    زني نزد شيوانا آمد و به او گفت:" پدرم مرد فقيري بود. اما من و خواهران و برادرانم در خانه پدر زندگي راحت و خوبي داشتيم. اما وقتي بزرگ شدم و به ناچار وارد اجتماع شدم، همه به خاطر فقر پدر با من رفتاري متفاوت نسبت به همسن و سالهاي ثروتمندم داشتند. حتي همسرم هم با من همانندآنان رفتاري نامناسب و...
  8. mani24

    قصه های شیوانا

    عشق یعنی انجام ندادن! شیوانا با دوتن از شاگردانش همراه کاروانی به شهری دور می رفتند. با توجه به مسافت طولانی راه و دوری مقصد ، طبیعی بود که بسیاری از مردان کاروان بدون همسرانشان و تنها سفر می کردند و وقتی به استراحتگاهی می رسیدند بعضی از مردان پی خوشگذرانی می رفتند…همسفران نزدیک شیوانا و...
  9. mani24

    داستان هاي كوتاه

    رسیدن به کمال در نیویورک، بروکلین، در ضیافت شامی که مربوط به جمع آوری کمک مالی برای مدرسه مربوط به بچه های دارای ناتوانی ذهنی بود، پدر یکی از این بچه ها نطقی کرد که هرگز برای شنوندگان آن فراموش نمی شود... او با گریه گفت: کمال در بچه من "شایا" کجاست؟ هرچیزی که خدا می آفریند کامل است. اما بچه...
  10. mani24

    داستان هاي كوتاه

    اهمیت تبلیغات! یکی از سناتورهای معروف آمریکا، درست هنگامی که از درب سنا خارج شد، با یک اتومبیل تصادف کرد و در دم کشته شد. روح او در بالا به دروازه های بهشت رسید و سن پیتر* از او استقبال کرد: “خیلی خوش آمدید. این خیلی جالبه، چون ما به ندرت سیاستمداران بلندپایه و مقامات رو کنار دروازه های...
  11. mani24

    داستان هاي كوتاه

    قاصدک آمده بود و چه سرگردان بود. گفتم او را چه خبر آوردی؟ هیچ نگفت. گفتم آیا خبری از کوی نگارم داری؟ لب گشود گفت اینبار آمدم تاخبری را ببرم! گفته آن یار که نزد تو بیایم و بپرسم ازتو زندگی چیست؟ عشق کجاست؟ و چقدر این عشق به حقیقت نزدیک است؟ گفتمش پس بشنو آنچه من میگویم وببر آن را نزد او بی کم و...
  12. mani24

    داستان هاي كوتاه

    مانند مداد باشیم پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت . بالاخره پرسید : - ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟ پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت : - درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم...
  13. mani24

    داستان هاي كوتاه

    چهار انگشتم را به آرامی از روی معده ام رد می کنم... و دعا می کنم... همین باشد... یک معده درد ساده که از پسماند غذای پریشب که امروز نهار خوردم به وجود آمده... و تمام تلاشم بر این است که ... حتی لحظه ای... گمان نکنم که.. این درد... دلشوره... پیچیدن... از معده نیست... و فرمان میدهم از مغز به...
  14. mani24

    داستان هاي كوتاه

    خلوص پیرزنی که به کلیسا می رفت ! خلوص پیرزنی که به کلیسا می رفت اما چیزی یادش نمی ماند. یکشنبه بود و طبق معمول هر هفته خانم نسبتا مسن محله، داشت از کلیسا برمیگشت ... یکشنبه بود و طبق معمول هر هفته خانم نسبتا مسن محله، داشت از کلیسا برمیگشت …در همین حال نوه اش از راه رسید و با کنایه بهش گفت...
  15. mani24

    داستان هاي كوتاه

    داستان خواندنی سوال قورباغه ها ! مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگین بودند. قورباغه ها به لک لک ها شکایت کردند. لک لک ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند. لک لک ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه ها. قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند، عده ای از آنها...
  16. mani24

    داستان هاي كوتاه

    فقیری که فقط به اندازه ی یک وعده غذا پول داشت با یک عارف برخورد کرد و او سکه طلایی به او داد و گفت: با پشتیبانی این طلای گرانبها وارد کار تجارت شو و هر وقت داشتی ورشکست می شدی این طلا را بفروش و نگذار زمین بخوری ! مرد فقیر توصیه ی عارف را پذیرفت و با همان پول غذایش به داد وستد پرداخت و . . . پس...
  17. mani24

    استغفار و توبه - طلب بخشش و بازگشت

    اَستَغفِرُ اللَهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه
  18. mani24

    جمله های زیبا

    میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ، میگذرد روزی این فاصله و دوری، میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ، میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ، و از ترس اینکه بهم نرسیم شب تا صبح را اشک میریختیم
  19. mani24

    جمله های زیبا

    دست همیشه برای زدن نیست .... کار دست همیشه مشت شدن نیست ..... دست که فقط برای این کار ها نیست ..... گاهی دست میبخشد ..... نوازش میکند ..... احساس را منتقل میکند ..... گاهی چشمها به سوی دست توست ..... دستت را دست کم نگیر ........
  20. mani24

    جمله های زیبا

    گاهی پای کسی میمانی .... که نه دیدی اش .... نه میشناسی اش ....... فقط حسش کرده ای .... تجمسمش کرده ای.... پشت هاله ای از نوشته های مجازی روی پیج مجازی اش ... که هر روز میخوانی و در جوابش میگویی .... لایک ....
بالا