نتایح جستجو

  1. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    آهای تو ... مــــــــن نمیگم دنــــــــیا را به پایم بریز فقط هر آنچه را دارم خرابـــــــــــــــ نکن !
  2. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    از عشق سخن گفتن ... برای آدمی هنوز خیلی زود است ! خیلی !
  3. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    این روزهــا ... همـــــــه ناقـــــص الخلقـــــــــه اند ..! هیچـــــــــکس "دل و دمـــــــــاغ" نــدارد ...!
  4. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    آنــقــدر زيبـــا عاشق او شده ای کـــه آدم لـــذت مــــی بــرد از ایـــن هـــمــه خــیـــانــت ! روزی ـهــم اینگــونــــه عـــاشـــق من بــودی . . . یـــادت هــســت لــعــنــتــی ؟؟؟
  5. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    او راحــت از مــن گـذشـ ــت ... اگـر خــــُـــدا هـم راحـــ ـت از او بــگــذرد ، قــیـــامــــــ ــت را " مــــــَـــــن " بـــِــپــا مـی کـنـم . . .
  6. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    تو که سرد میشوی... من از دهــــن می افتــــم!!!
  7. mani24

    خلوتی با خدا

    خداوندا چرا دل تنگی ما برایشان بی اهمیت است؟ بودن یا نبودن ما برایشان یکیست.... چرا ماکه صادقانه آنها را می ستاییم مارا به استهزا میگیرند؟ چرا ما که صمیمانه به وجودشان احترام می گذاریم ناچیزمان می شمارند؟ خداوندا................. می دانی و آگاهی که عاشقانه عاشق هستم وکمکم کن تا آنکس که...
  8. mani24

    خلوتی با خدا

    پروردگارا کجای عارفانگيم می لنگيد که اينچنين به دنيا مشغولم داشته ای!
  9. mani24

    خلوتی با خدا

    خدا جون این روزا بازم دلم برات تنگ شده احساس میکنم بام قهر کردی!! بازم این حقیقت و تجربه کردم که من به تو محتاجم چه حقیقت شیرینی هست از تجربه کردنش اصلا خسته نمیشم کاش ادما این و باور میکردن که تو هم گاهی سر به سر بنده هات میزاری. باهاشون شوخی میکنی . حتی گاهی ناز میکنی براشون چقدر...
  10. mani24

    خلوتی با خدا

    خدايا! تو را غريب ديدم و غريبانه غريبت شدم؛ تو را بخشنده پنداشتم و گنهكارت شدم؛ تو را وفادار ديدم و هر جا كه رفتم بازگشتم؛ تو را گرم ديدم و در سردترين لحظه ها به سراغت آمدم؛ تو مرا چه ديدي كه وفادار ماندي؟
  11. mani24

    کوچه های تنهایی

    دریـا با مـوج زیبـا می شود من با تـو ...
  12. mani24

    کوچه های تنهایی

    غــِــیـرَت مــَـردانــه ات کــُـجاست ؟ عـِــشـقــت زیــر تــَجاوز تــنــهــایی درد می کــشد . . .
  13. mani24

    کوچه های تنهایی

    قول داده اَم... گاهـــﮯ... هَر اَز گاهـــﮯ... فانـــوس یـــادَت را... مـیـاטּ ایـטּ کوچه ها بـﮯ چراغ و بـﮯ چلچلـﮧ، روشَـטּ کنَم... خـیـالـت راحـَــــت! مَــטּ هَمـاטּ منـــَــم... هَنــوز هَم دَر ایـن شَبهاے بـﮯ خـواب و بـﮯ خاطـــِره... میـاטּ ایـن کوچــﮧهاے تـاریـک پَـرســﮧ...
  14. mani24

    کوچه های تنهایی

    وقتی گفتی اندازه ی برگای درخت سیب تو خونمون دوست دارم انقدر خوشحال شدم که یادم رفته بود زمستونه.
  15. mani24

    درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

    مردم همه دینشان به باد است این جا دكان فروش دین زیاد است این جا شرمنده كه كمتر از شما می گوییم بازار شما كمی كساد است این جا در هر غم و غصه ای ز جان یادم رفت از لطف خداوندجهان یادم رفت پیش همه رفتم و زدم رو اما از مهدی صاحب الزمان یادم رفت دلداده و غمخوار نداری ورنه سرباز فداكارنداري ورنه...
  16. mani24

    درد دلی با صاحب الزمان(حضرت مهدی عج)

    می خانه را در میزنم وقتی بیایی لب را به ساغر می زنم وقتی بیایی مُحرم نگشتم ، کعبه سبز خدا ، پس از کعبه هم سر می زنم وقتی بیایی غرق گناه و معصیت هستم یقیناً خود را به آن در می زنم وقتی بیایی همراه با هر یا حسین روضه هایت تا کربلا پر می زنم وقتی بیایی جای گلاب و آب ، اشک دیده ام را بر پای معبر...
  17. mani24

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    درد می کند ... شعورم!! شعورم درد می کند ... نمیدانم چرا فریاد می زند که نمیداند که نمی فهمد... که نمی خواهد بفهمد... از وقتی قدم های تو را تا بیکرانگی احساس دنبال کرده است درد می کند... شاید خسته است ... می گذارم بخوابد درست مثل همیشه...
  18. mani24

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ناشنوا باش… وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند
  19. mani24

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دهان كه به سخن باز كرد... بوي رفتن را احساس كردم... ومن چه كودكانه فكر ميكردم... با آدامس نعنـــــآيي ميشود سرنوشت را تغيير داد... ميلاد تهراني
  20. mani24

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ازی در نیار ..دلم ازت پره ....بازی درنیار ... دلم رو پس بیار ...زخمی که زدی مونده یادگار .....دیگه خسته شدم از بهونه هات ... مثه قفس شده برام رنگه نگات .....این آخر کار بازی درنیار از تو خسته ام...دل شکسته ام... سهم من از چشات شده غصه و غم ..... دیگه با تو بدم ...قیدت رو زدم ..... من بد شدن...
بالا