نتایح جستجو

  1. mani24

    رد پای احساس ...

    هر خزانی را بهاری است وهر بهاری را خزانی مرگ و زندگی چنان در هم تنیده اند که گیاه با خاک آنسان از هم جدایند که آسمان از زمین راستی چه چیز می تواند جاذبه خاک را بشکند و ما را...
  2. mani24

    رد پای احساس ...

    نازنینم! نمیدانم تو میدانی؟ دل من در هوای دیدنت بی تاب گردیده سراپای وجودم در فراقت آب گردیده ز هجرت دیدگانم همچو دریایی ز خون گشته غم و دردم فزون گشته و اکنون در میان بسترم چون شمع میسوزم برای دیدن رویت..... دو چشم اشک بارم را به روی ماه میدوزم و با او از غم و درد درونم راز میگویم
  3. mani24

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    نمی بازم نمی بازم .. من به این دنیا نمی بازم ... به تنهایی نمی بازم ... اگر باید ببازم که به چشمای تو می بازم ...که باختم من ..!! اگر باید بسازم ، کلبه ی عشقو تو دستای تو می سازم...
  4. mani24

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    امشب آزادم ز غمها چون گلی در بوستانم چون نسیمی در هوا آزاد و تنهایم به هر سویی روانم ، وای بتوانم ؟ نمی دانم ولی حس عجیبی در وجودم رخنه دارد او مرا با خود به هر جایی کشاند دوست دارم ، دوست دارم یک نفس دور از هیاهو ، دور از این رنگ و ریا و پستی ِ خو ، یک نفس باشم میان جنگلی پر ز نگاه بچه آهو ،...
  5. mani24

    جمله های زیبا

    براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد . اندازه واقعي اين عكس 720x386 مي باشد براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد . اندازه واقعي اين عكس 720x386 مي باشد براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد . اندازه واقعي اين عكس 720x386 مي باشد براي...
  6. mani24

    جمله های زیبا

  7. mani24

    جمله های زیبا

  8. mani24

    جمله های زیبا

  9. mani24

    جمله های زیبا

    آنجا که ازدواجی بدون عشق صورت گیرد، حتمأ عشقی بدون ازدواج در آن رخنه خواهد کرد.» بنیامین فرانکلین «در سقوط افراد در چاه عشق، قانون جاذبه تقصیری ندارد.» آلبرت اینشتین
  10. mani24

    برترین شهر هایِ ادبی جهان

    برترین شهر هایِ ادبی جهان هر کسي که حتي يک داستان خوانده باشد، احتمالا لحظه‌اي را تجربه کرده که در آن با بستن چشمان خود به مکان يا موقعيتي که نويسنده به آن پرداخته، نگريسته و آن را در ذهن خود مجسم کرده است. همواره اين سوال مطرح است که مکان‌هاي اسم برده شده در داستان‌ها تخيلي هستند يا نقشي واقعي...
  11. mani24

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    ای خدای بزرگ به من کمک کن تا وقتی می خواهم درباره ی راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفش های او راه بروم. __________________
  12. mani24

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    با رالهی من و او حسرت دیدار همیم حسرت تماشای چشمان همیم ما را در این سکوت بی پروای شب تنها و عاجز نگذار آمین
  13. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    قانون عشق ساعت یک نیمه شب پنج‌شنبه شب بود. داشتیم از میهمانی شام برمی‌گشتیم. صدای بوق‌بوق ماشین‌ها ما را متوجه ماشین‌عروس کرد. مامان طبق معمول شروع کرد: ”الهی که خوشبخت بشین، الهی که به پای هم پیر بشین، الهی که همیشه تو زندگی یار و یاور هم باشین...“ گفتم: ”مامان‌جون اگه اینا می‌دونستن که...
  14. mani24

    داستانها و مطالب کوتاه، زیبا، پنداموز و تامل برانگیز

    زندگی با بهترین عشق در دنیا یکی از دوستان صمیمی ام در تعطیلات پیش من آمد و چند روزی را در خانه ام مهمان بود. همزمان شوهرم به ماموریت رفت و متاسفانه پسر پنج ساله ام هم به شدت سرما خورده بود. این روزها، از صبح تا شب مشغول کار و مواظب بچه ام بودم و فوق العاده گرفتار شدم. دوستم با دیدن چهره...
  15. mani24

    رباعی و دو بیتی

    روزگارم نام داد و کامرانی را گرفت تا زبانم داد شوق همزبانی را گرفتهیچ دانی روزگار حیله گر با من چه کرد؟سالها عمر عبث داد و جوانی را گرفتمهدی سهیلی
  16. mani24

    رباعی و دو بیتی

    بود سوزی در آهنگم خدایا تو میدانی چه دلتنگم خدایادگر تاب پریشانی ندارمنه از آهن نه از سنگم خدایامهدی سهیلی
  17. mani24

    رباعی و دو بیتی

    سوزنده تر از شرار آهم کردی افتاده تر از غبار راهم کردیدانی چه زمان دین و دلم دزدیدی؟آن روز که دزدانه نگاهم کردیرضا شمسا
  18. mani24

    عشق

    عشق زنی* *ست که حواسش به هیچکس نیست گوشواره*هایش را یکی* یکی* در می**آورد سرش را به یک طرف خم می*کند تا شانه*هایش پر شود از سیاهی موهایش دستش را می**برد تا دکمه*های لباسش را باز کند عشق مردی ست که آخرین پٔک محکمش را به سیگارمیزند و آرام ... خیلی* آرام زن را در آغوش می*کشد درست زمانی* که زن...
  19. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دفنت می کنم همان طور که خواسته بودی٫ همان طور که آرزو می کردی کوشش بیهوده ای بود خواستن تویی که نامهربانی خصلتت بود. خسته؟ نه فقط کمی کم آوردم ...
  20. mani24

    معماری با مصالحی از جنس دل

    آنقدر چشمانت بهاری بود، که متوجه آمدن پائیز نشدم ...
بالا