نتایح جستجو

  1. shadow_IR

    با یه صلوات حاضری بزنید به هر نيتي(شفاي مريضان،سلامتي پدرومادرو...)

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم:gol::gol:
  2. shadow_IR

    اين روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار كنين! قضيه خونه تكونى جديه!!![IMG][IMG]

    اين روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار كنين! قضيه خونه تكونى جديه!!![IMG][IMG]
  3. shadow_IR

    اين روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار كنين! قضيه خونه تكونى جديه!!![IMG][IMG]

    اين روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار كنين! قضيه خونه تكونى جديه!!![IMG][IMG]
  4. shadow_IR

    اين روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار كنين! قضيه خونه تكونى جديه!!![IMG][IMG]

    اين روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار كنين! قضيه خونه تكونى جديه!!![IMG][IMG]
  5. shadow_IR

    اين روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار كنين! قضيه خونه تكونى جديه!!![IMG][IMG]

    اين روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار كنين! قضيه خونه تكونى جديه!!![IMG][IMG]
  6. shadow_IR

    اين روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار كنين! قضيه خونه تكونى جديه!!![IMG][IMG]

    اين روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار كنين! قضيه خونه تكونى جديه!!![IMG][IMG]
  7. shadow_IR

    اين روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار كنين! قضيه خونه تكونى جديه!!![IMG][IMG]

    اين روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار كنين! قضيه خونه تكونى جديه!!![IMG][IMG]
  8. shadow_IR

    سلااااااااااااام ای جاااااااااااان چه عجب یه نفر یک کلمه خسته نباشی به من بینوا گفت!!! وقتی یکی...

    سلااااااااااااام ای جاااااااااااان چه عجب یه نفر یک کلمه خسته نباشی به من بینوا گفت!!! وقتی یکی مثه تو رو می بینم هم هم اسمم باشه، هم خوشگل باشه، هم مهربون باشه، هم این همه خوش اخلاق و برخورد باشه هم....مگه خستگی به تنم می مونه مادر مرسی دوس جونم یه دنیـــــــــــــــا مرسی:gol:
  9. shadow_IR

    صندلی داغ dzzv_13 ( امیر حسین )

    سلام 1 .کجا و چطوری با باشگاه آشنا شدی؟ 2.دوست داری معروف بشی؟اگر اره از چه راهی؟ 3. دمای صندلی داغ به نظرت زیاده یا کم؟ 4.تا حالا دوست داشتی ادم بکشی؟ 5.به نظرت من چه جور ادمی هستم؟ 6 بهترین خصوصیت اخلاقیت که خودت دوسش داری؟ 7. بدترین خصوصیت اخلاقیت که خودت دوسش نداری؟ 8. توی این سایت با کی از...
  10. shadow_IR

    وا مگه سربازیه؟!! ولی خوب می کنن باید به زور ببرنت تا دو هوائه نشدی...[IMG] [IMG][IMG][IMG][IMG]...

    وا مگه سربازیه؟!! ولی خوب می کنن باید به زور ببرنت تا دو هوائه نشدی...[IMG] [IMG][IMG][IMG][IMG] [IMG][IMG][IMG][IMG]
  11. shadow_IR

    راستی من خوبم خودت خوبی؟!! حال؟ احوال؟ کی میان ببرنت اهواز هاا؟! نبینم نخوای بری هاااااااااا[IMG]

    راستی من خوبم خودت خوبی؟!! حال؟ احوال؟ کی میان ببرنت اهواز هاا؟! نبینم نخوای بری هاااااااااا[IMG]
  12. shadow_IR

    من دیه سوکس نیستم...[IMG][IMG] توبه کردم اساسی[IMG] اسکارو دیدی دم آق فرهادی جیـــــز!!![IMG][IMG]

    من دیه سوکس نیستم...[IMG][IMG] توبه کردم اساسی[IMG] اسکارو دیدی دم آق فرهادی جیـــــز!!![IMG][IMG]
  13. shadow_IR

    آنی نامرد من دیه دوزت ندارم... من هر رو کلاس دارم می دونی چه همه خسته می شم؟! بعدشم این دو سه...

    آنی نامرد من دیه دوزت ندارم... من هر رو کلاس دارم می دونی چه همه خسته می شم؟! بعدشم این دو سه روز یه مشکل اساسی داشتم خدارو شکر به نیکی حلید!!! ولی من دوزت ندارم!!![IMG][IMG][IMG][IMG][IMG]
  14. shadow_IR

    وقتی بزرگ شدم نوشته پریما سراب

    عشرت خانم برایم گفت« بعد از رفتنم چجوری همه به هم ریختند. حاج خانم و حاج آقا امیرمحمد را مقصر می دونستند. حتی سمیه و نفیسه هم باهاش همدردی نمی کردند، ولی مائده سکوت کرده بود. گفت امیرمحمد هم رفت با زن دومش یه جای دیگه شهر خونه گرفتند و این خونه تا مدت ها خالی و بی اثاث افتاده بود. از قضا وقتی...
  15. shadow_IR

    وقتی بزرگ شدم نوشته پریما سراب

    درست در لحظه ای که از آقای کارمند فرودگاه خواهش کنم ما و چمدان ها را به سمت تاکسی تلفنی ببرد ،نگاهم در نگاه خسته اش گره خورد. سلام آرامی کرد و آغوشش را گهواره ی عسل نمود. نمی دانستم چرا بهت زده بودم اما به آرامی سلام کردم. اتفاقات بعدی در سکوتی کامل بود. من و عسل سوار لندور مشکی رنگ امیر محمد...
  16. shadow_IR

    اون روزا که تازه عضو شده بودم.........!!!!؟

    ...فکر می کردم توی تالار آزاد واقعاً می شه آزاد حرف زد بدون اینکه درموردت قضاوت بشه!!! بدون اینکه هنوز حرف نزده ده نفر بهت نتوپن که چرا اینجوری و فلان و ...آخرش هم اخطار و اخراج!! نمی دونستم بحث آزاد هم باید تو لفافه گفته بشه !!
  17. shadow_IR

    وقتی بزرگ شدم نوشته پریما سراب

    فصل15 از فردای اونروز دیگه نه امیرمحمد رو دیدم و نه صداش رو شنیدم. هیچ کس حرفی نمی زد، خودمم سعی می کردم عادی برخورد کنم. کمتر از یک ماه وکیل امیرمحمد درخواست طلاق را به انضمام یک چک برای ما فرستاد. در کمال ناباوری مامان و با دلی پر آشوب قدم جلو گذاشتم و اصرارهای حاج آقا و حاج خانم هم نتوانست...
  18. shadow_IR

    بینیویس:D

    بینیویس:D
  19. shadow_IR

    کجا بودی؟!!! هی می یای هی میری!!!:mad: اگه پیری بشین تو خونه واسه من هی غذای خوچمزه درس کن تا...

    کجا بودی؟!!! هی می یای هی میری!!!:mad: اگه پیری بشین تو خونه واسه من هی غذای خوچمزه درس کن تا منم بشینم به کارم برسم مامانی که خودش میره خوکش میزگرونه نباید به دخملش خرده بگیره!!! [IMG]
  20. shadow_IR

    خوب بذار یه روز استراحت باشه دیگه!!! فردا شب شب جبرانه... قول;)

    خوب بذار یه روز استراحت باشه دیگه!!! فردا شب شب جبرانه... قول;)
بالا