نتایح جستجو

  1. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    نگر به دیده ی بیدار پرده زیست ببین در آینه نقش است سایه روشن خواب
  2. *زهره*

    اس ام اس هاي روزانه Joke-Off-SMS

    عشق مثله پنیر میمونه، زیادش آدمو خنگ میکنه، نرمالش فقط تا یک ساعت آدمو سیر نگه میداره، هیچ کس هم بدونه پنیر نمرده .
  3. *زهره*

    من زبان میخونم.

    من زبان میخونم.
  4. *زهره*

    دفتر مدیریت تالار ادبیات

    سلام گلابتون خانوم. خسته نباشین.
  5. *زهره*

    سلام، خوبین؟

    سلام، خوبین؟
  6. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام شمه ای از نفخات نفس یار بیار
  7. *زهره*

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من چو مرغ کوه قاف از عالمی رسواترم هر چه پنهان تر شدم از دیده ها پیداترم باد شـــب خـــیز بیابانگــردم و از عـالمی تیره تر ٬ سر گشته تر ٬ آواره تر ٬ تنهاترم
  8. *زهره*

    شعر نو

    می تراوید آفتاب از بوته ها دیدمش در دشت های نم زده مست اندوه تماشای یار باد مویش افشان گونه اش شبنم زده لاله ای دیدیم لبخندی به دشت پرتویی در آب روشن ریخته او صدا را درشیار باد ریخت جلوه اش با بوی خک آمیخته رود تابان بود و او موج صدا خیره شد چشمان ما در رود وهم پرده روشن بود او تاریک...
  9. *زهره*

    غزل و قصیده

    هزار جهد بكردم كه سر عشق بپوشم نبود برسرآتش ميسرم كه نجوشم بهوش بودم از اول كه دل بكس نسپارم شمايل تو بديدم، نه صبر ماند ونه هوشم حكايتي ز دهانت بگوش جان من آمد دگر نصيحت مردم حکايتست بگوشم مگر تو روي بپوشي وفتنه باز نشانی كه من قرار ندارم كه ديده از تو بپوشم من رميده دل آن به كه در سماع...
  10. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    یا رب سببی ساز که یارم به سلامت باز آید و برهاندم از بند ملامت
  11. *زهره*

    غزل و قصیده

    ابر می بارد و من می شوم از یار جدا چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا ابرو باران و من و یار ستاده به وداع من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا سبزه نوخیز و هوا خرم و بستان سر سبز بلبل روی سیه مانده ز گلزار جدا دیده ام بهر تو خون بار شد ای مردم چشم مردمی کن مشو از دیده خون بار جدا نعمت...
  12. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    تو را از پشت یک لبخند می‌بینم شبیه سایه‌ی مهتاب زیبا در سکوت آب تمام حرف‌هایت ناب ناب ناب
  13. *زهره*

    شعر نو

    سايه دراز لنگر ساعت روي بيابان بي‌پايان در نوسان بود: مي‌آمد، مي‌رفت. مي‌آمد، مي‌رفت. و من روي شن‌هاي روشن بيابان تصوير خواب كوتاهم را مي‌كشيدم، خوابي كه گرمي دوزخ را نوشيده بود و در هوايش زندگي‌ام آب شد. خوابي كه چون پايان يافت من به پايان خودم رسيدم. من تصوير خوابم را مي‌كشيدم و چشمانم نوسان...
  14. *زهره*

    اس ام اس هاي روزانه Joke-Off-SMS

    هرگز به کودکانتان نگوييد پيشه آينده اش چه باشد همواره به او ادب و ستايش به ديگران را آموزش دهيد چون با داشتن اين ويژگيها هميشه او نگار مردم و شما در نيکبختي خواهيد بود و اگر اينگونه نباشد هيچ پيشه اي نمي تواند به او و شما بزرگواري بخشد
  15. *زهره*

    غزل و قصیده

    شب چو در بستم و مست از می نابش كردم ماه اگر حلقه به در كوفت جوابش كردم دیدی آن ترك ختا دشمن جان بود مرا ؟ گر چه عمری به خطا دوست خطابش كردم ! منزل مردم بیگانه چو شد خانه ی چشم آنقدر گریه نمودم كه خرابش كردم شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع آتشی در دلش افكندم و آبش كردم غرق خون بود و نمی...
  16. *زهره*

    شعر نو

    اينجاست ، آييد، پنجره بگشاييد، اي من و دگر من ها:صد پرتو من در آب! مهتاب ، تابنده نگر ، بر لرزش برگ، انديشه من ، جاده مرگ. آنجا نيلوفرهاست، به بهشت، به خدا درهاست. اينجا ايوان ، خاموشي هوش ، پرواز روان. در باغ زمان تنها نشديم. اي سنگ و نگاه ، اي وهم و درخت ، آيا نشديم؟ من " صخره - من" ام، تو "...
  17. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    ای بوی آشنایی، دانستم از کجایی پیغام وصل جانان پیوند روح دارد
  18. *زهره*

    با مهدي اخوان ثالث

    اندوه نه چراغ چشم گرگي پير نه نفسهاي غريب كارواني خسته و گمراه مانده دشت بيكران خلوت و خاموش زير باراني كه ساعتهاست مي بارد در شب ديوانه ي غمگين كه چو دشت او هم دل افسرده اي دارد در شب ديوانه ي غمگين مانده دشت بيكران در زير باران ، آهن ، ساعتهاست همچنان مي بارد اين ابر سياه ساكت دلگير...
  19. *زهره*

    با مهدي اخوان ثالث

    مشعل خاموش لبها پريده رنگ و زبان خشك و چاك چاك رخساره پر غبار غم از سالهاي دور در گوشه اي ز خلوت اين دشت هولناك جوي غريب مانده ي بي آب و تشنه كام افتاده سوت و كور بس سالها گذشته كز آن كوه سربلند پيك و پيام روشن و پاكي نيامده ست وين جوي خشك ، رهگذر چشمه اي كه نيست در انتظار سايه ي ابري...
بالا