نتایح جستجو

مادر شاخه گل باغ بلور :gol::gol::gol: پدرم فاصله عشق و غرور :gol::gol::gol:

اي خداي من.اي آفريدگار من .اي همه ي هستيم بر من اين نعمت را ارزاني دار كه: بيشتر در پي تسلا دادن باشم تا تسلي يافتن بيشتر در پي فهميدن باشم تا فهميده شدن بيشتر پي دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن زيرا در بخشيدن است كه مي يابيم و در عفو كردن است كه بخشيده مي شويم و در مردن است كه حيات...

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد

فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت شادی مکن از زادن و شیون مکن از رفتن زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت آن طفل که چون پیر از این قافله درماند وان پیر که چون طفل به بانگ جرسی رفت از پیش و پس قافله عمر میندیش گه پیش‌روی پی شد و گه بازپسی رفت ...

هر چه گشتيم در اين شهر نبود اهل دلي كه بداند غم دلتنگي و تنهايي ما

ایمان درست عشق کیشان دارند هرچند که ظاهری پریشان دارند مفتاح حقایقی که میجوئی فیض زیشان غافل مشو که ایشان دارند

جمال یار که پیوست بی قرار خود است چه در قفا و چه در جلوه در قرار خود است

اشکهای گرم ما و آههای سرد ما کس نداند کز کجا آید مگر هم درد ما

سلام مهربون ، لطف كردي عيد شما هم مبارك

آقا يك خبر مهم وليعهد هم چپ دسته اگر الان بود همه آقا پسرها از سربازي معاف بودند:biggrin:

خب بگو نه

پروایم از گزند تعلق مده که من همواره دوست داشته ام این گزند را من با تو از بلندی و پستی گذشته ام کوتاه گیر قصه ی پست و باند را

دور از تو چنانم که غم غربتم امشب حتی به غزل های غریبانه نگنجد

هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم اندوه من انبوه تر از دامن الوند بشکوه تر از کوه دماوند غرورم یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است تنها سر مویی ز سر موی تو دورم ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش تو قاف قرار من و من عین عبورم بگذار به بالای بلند تو ببالم کز...

گریه کن که گر سیل خون گری ثـَمَر ندارد ناله ای که نـــاید زِ نای دل اَثـَرندارد هر دلی که نیست اهل دل زدل خبر ندارد دل زدست غم مـَفـَر ندارد دیده غیر اَشک تـَر ندارد این محرم و صـَفـَر ندارد ... زندگی دگر ثـَمَر ندارد ...

آن روز با تو بودم امروز بی توام آن روز که با تو بودم بی تو بودم امروز که بی توام با توام

خداونداما نمي توانيم به درگاه تو دعا کنيم تا جنگ را پايان بخشي،زيرامي دانيم دنيا را به اين شکل آفريده اي و انسان خود قادر است جاده صلح را هموار کند." "خداوندا ما نمي توانيم دعا کنيم قحطي و گرسنگي را از بين ببري،زيرا منابعي به ما عطا کرده اي که در صورت استفاده عاقلانه از آن مي تواند تمام دنيا...

خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و لباس عافيت بر من بپوشان، و سراپايم را به عافيت فراگير، و به عافيت محفوظم دار، و به عافيت گراميم دار، و به عافيت بى‏نيازم كن، و عافيتت را بر من صدقه ده، و مرا عافيت بخش،

یارم چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیرد هر کس که بدید چشم او گفت کو محتسبی که مست گیرد

آه اي مهتاب بر كدامين سنگ فرش مي تابي ،امشب دل غمگين كدامين پنجره را مينوازي، امشب بر رخ كدامين كودك سايه مي افكني، امشب بازوانت در اغوش كدامين نگار است، امشب............ ايا من را هم نوازش خواهي كرد؟؟؟؟؟؟.........