نتایح جستجو

در را بـاز کـردم و مثـل همیشــه جـای همیشـگـی نشســتم مثـل همیشــه آمـد و گفـت : چـی میــل داریـد ؟ مثـل همیشــه گفتـم همــان قهـوه ی همیشگــی . بـدون شکــر داشتــم به تــو فکــر می کــردم مثــل همیشـه تنهـــــا بـودم ..

فرهاد مجیدی ، آندو و نکونام در تمرین استقلال

امشب این دل یاد مولا می*کند لیلة القدر است و احیا می*کند بشنو ای گوش، دل*ها بی صدا نغمه فزت و رب الکعبه را... . . .

وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ پروردگارتان گفت : بخوانيد مرا تا شما را پاسخ گويم آنهايی که از پرستش من سرکشی می کنند زودا که در عين خواری به جهنم در آيند

خــــداونـــــدا ؛ به اميد وصال تو ، و براي رسيدن به تو در راه هستم اما نا توان و درمانده مسيرهاي مبهم و سختِ زندگي در پيش و رويم هست و انديشه هاي شيطاني زياد در کمينم خفته مسيرِ معرفت را به من نشان بده هدايتم کن به راه مستقيم اي هدايت کننده ...

خــــداونـــــدا ؛ به اميد وصال تو ، و براي رسيدن به تو در راه هستم اما نا توان و درمانده مسيرهاي مبهم و سختِ زندگي در پيش و رويم هست و انديشه هاي شيطاني زياد در کمينم خفته مسيرِ معرفت را به من نشان بده هدايتم کن به راه مستقيم اي هدايت کننده ...

چگونه بخوانمت؟ چگونه یادت كنم؟ كه شرمسارم از اینكه چون تو خدایی و چون ما بندگانی چون تو مهربان وبنده نواز وبخشنده و چون بندگانی بی رحم و متجاوز خدایا ! شرمسارم كه بندگانت به نام تو سر از تن جدا میكنند. خدایا ! خجلم كه بندگان تو به نام تو آزار و شكنجه می دهند و حقوق انسان ها را زیر پا...

کاش تو بودے و مَن نَم نَـــم باران یِک جاده ے بـے اِنتِهــا دَست در دَســــــت هَــم بدون چَتر زیر بـــاران خیـــــــس ِ خیس

درد یعنـی دلــــم بــراش خیلــــی تنـــــگ شده امــــــا هیــــچ غلطــــی نمـی تــونـــم بکنــــم …

چـــی دلنشیــــن تر از اینکـــﮧ مدام و بی بهانــــﮧ صدایت کنم با علامت ِ سوال …؟ و تو ســـر ِ حوصلـــﮧ جــواب بدهـــــے جـــــــــــانـــم...!!!

گاهی دلت از سن و سالت می گیرد میخواهی کودک باشی کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد و آسوده اشک می ریزد بزرگ که باشی باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی .

صفحه558.......آیه 1 تا 5 سوره طلاق صفحه 559.......آیه6 تا 12 سوره طلاق

بـه سـلامـتی… بـه سـلامـتی اونـایی کـه صـداشـون آروممون مـیکنه،نـگاهشون دیوونمون…. بـه سـلامـتی همــه اونـایی کـه قـبلأ بـودن،,ولی دیگــه نیستــن چون دیگـه اونــایی نـیستن که قـبلأ بـودن…. بـه سـلامـتی رد پـاهای روی قــلبمون،به سـلامـتی اونـایی کـه بـرای رفـتن اومــده بـودن…. بـه سـلامـتی...

از مــــــرگ نـتـرسـید از این بتـرسید کـه وقتـی زنده اید چـــیزی درون شـــما بمــــــیـرد ، مثــل ِ حــس ِ دوســت داشتـــــن . . .

زنــدگـيــ بــه مـنــــ آمــوخـتـــــ هميشه آماده دفــاع از حمـلـه احتماليِ کسي باشم، که بـهـشـــ مـحـبـتــــ کـردم . . .

انگشتـــــــانم .. برای شـمـردن تعداد دوست داشتنت کافی نیست !.. انگشتان ظریفت را لحظه ای قرض می دهی؟ نه انگار باز هم کافی نیست ! باید بروم ســـراغ تــار مـوهـایـت .. نه باز هم کافی نیست..

ميترسم از روزي كه كافه ها نيز برايم ورود ممنوع نشان دهند... حق دارند...كافه جاي كساني مثل من نيست... كافه جاي همان دو نفره هاست... براي اعصاب خودم هم بهتر است... به جايش مينشينم در اتاق... صداي موزيك فلامنكو را تا آخر ميبرم... سيگار ميكشم... گريه ميكنم... مست ميشوم... و خون بالا مي...

زیباییت حالا شبیه دود غلیظی است که هر شب در سقف اتاق نقش می بندد . . . این سیگار قبل از اینکه تمام شود مرا تمام می کند . . . این خاکستر که می بینی خاکستر سیگار نیس . . . تمام خاطرات منند!!!