نتایح جستجو

آماده باش قلعه نویی به نکونام و تیموریان استقلال به دنبال زهر چشم گرفتن از سپاهان XxX محرومیت ساموئل دردسری است که امیر قلعه نویی را سخت به تکاپو انداخته تا 2 مهره کلیدی اش یعنی نکونام و تیموریان را هرطور شده به بازی هفته دوم مقابل سپاهان برساند و برای آن ها دستور آماده باش صادر کند...

حالا که رفته ای ... ببین ... دیگر آن کودکی نیستم که دهانش بوی شیر میداد ... حالا بزرگ شده ام ... دهانم بوی سیگار میدهد ... برگرد ..

اتفاق تازه ای نخواهد افتاد تمام سیگارهای دنیا را هم که دود کنی تنهایی ات توجه هیچ کسی را جز پیرمرد سیگار فروش جلب نخواهد کرد مخاطب شعرهایت هم تنها بادهای هرزه گردی هستند که از بد روزگارشان از خانه تو می گذرند...

خیلــــی وقــــتا بهــم میگن :چرا میخنــــدی بگو ما هــــم بخنـــدیم… اما هرگــــز نگفتــن:چرا غصــــه میخوری بگـــو ماهــم بخــوریم…

همه ی بغــــض هایم را در گــــلو خفـــــه کرده ام تا . . . وقتـــــی که برگـــــشتی تمامــــشان را به پایـــــــت بترکانم ! که همه بگویند اشـــــک شــــوق است نه گلایـــــــه از تــــو . . .

زنیــــ که در روبرویـــــــ تـــــو سیــــــگار می کشد در فکرگفتگویـــــــــــ تو سیــــــگار می کشد وقتیـــــ که می رویـــــ و دلش تنــــگ می شــــود بی شکــــــــ به جستجویـــــ تو سیـــــــگار می کشد این بــــــار بیــــــ تــو فــــــاصله هــــا را نمی دود در سوگــــــ...

خستگی همیشه به کوه کندن نیست خستگی گاهی همین آخرین جرعه های امید است وقتی لیوان تا به لبت می رسد از دستت می افتد و تو می نشینی بر کف آشپزخانه و بغض های هزار ساله ات را می شکنی … زار زار …

می شود با فنجــانی چای مستـــ شوی با سیگــاری آرام و با لبخنــدی کامیــاب! اگر "او"یی که باید روبرویت نشسته باشد...

شمرده بودم سه سیـــــــــــگار تا خانه تو راه بود حالا دیگر کوچه به کوچه سیـــــــــگار پشت سیـــــــــــگار

تمام سیگار هایم دود شدند خاکسترشان باقیست اما تو حتی رد پایت نیست ....

خاکستر سیگار را که می تکانم خودم از درون میریزم... رفتنت خاکسترم کرد... سست تر از خاکستر سیگارم...

نـیــســــــــــــــــــت ــــــــی؟ به درک! مقابل آیــــــنه می نشینم و ســـــــیگارم را روشن می کنم در نبودت خــــــــودم را بهتر می توانم ببـــینم نگران جای خالــــی ات نباش ســــــــــیگار پر کرده...

سیاه: مشکوک

ظاهرا مارو یادتون رفت من رییس میشم خیلی هم خوبه همه تون هم بگید خوب

راحت قهوه ات را بخور !! از ته ِ این فنجان نه کسی آمده ست نه کسی مانده ست فال تو ... همین طعمی ست که میچشی..