نتایح جستجو

  1. *زهره*

    من آفتاب درخشان و ماه تابان را بهين طراوت سرسبزي بهاران را زلال زمزمه...

    من آفتاب درخشان و ماه تابان را بهين طراوت سرسبزي بهاران را زلال زمزمه روشنان باران را درود خواهم گفت صفاي باغ و چمن دشت و كوهساران را و من چو ساقه نورسته بازخواهم رست و درتمامي اشيا پاك تجريدي وجود گمشده اي را دوباره...
  2. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او معشوق را جویان شود دکان او ویران شود بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او در عشق چون مجنون شود سرگشته چون گردون شود آن کو چنین رنجور شد نایافت شد داروی او جان ملک سجده کند آن را که حق را خاک شد...
  3. *زهره*

    فراق یار

    یوسف ما را به چاه انداختند گرگ او را در گناه انداختند و آنگه از بهر برون آوردنش کاروانی را به راه انداختند از فراق روی او یعقوب را سالها در آه آه انداختند چون خریداران بدیدندش ز جهل در بها سیم سیاه انداختند شد به مصر و از زلیخا دیدنش باز در زندان شاه انداختند...
  4. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    آنچه کردی ، آنچه گفتی غایت مطلوب بود هر چه گفتی خوب گفتی هر چه کردی خوب بود من چرا در عشق اندیشم ز سنگ طعن غیر آنکه مجنون بود اینش در جهان سرکوب بود چند گویی قصه‌ی ایوب و صبر او بس است بیش از این ما صبر نتوانیم آن ایوب بود بود از مجنون به لیلی لاف یکرنگی دروغ در میان گر...
  5. *زهره*

    غزل و قصیده

    دوش در کویی عجب بی لطفیی در کار بود تیغ در دست تغافل سخت بی زنهار بود رفتن و ناآمدن سهل است با خود خوش کنیم دیده را نادیده کرد و رفت این آزار بود رسم این می‌باشد ای دیر آشنای زود سر آنهمه لاف وفا آخر همین مقدار بود یاری ظاهر چه کار آید خوش آن یاری که او هم به ظاهر یار بود...
  6. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    اوحدی اوحدی شطرنج تو ما را به شط رنج سپرد لجلاج لجاج با تو نتواند برد اسبی که تو از رقعه ربودی و فشرد از دست تو بیرون نکنندش بدو کرد
  7. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    یادم آید روز باران گردش یک روز دیرین، خوب و شیرین، توی جنگل های گیلان...
  8. *زهره*

    سلام ممنونم خودم هم انتظارش‌و نداشتم. بیشتر منتظر بودم توی قسمت ادبیات اتفاقی بیفته!

    سلام ممنونم خودم هم انتظارش‌و نداشتم. بیشتر منتظر بودم توی قسمت ادبیات اتفاقی بیفته!
  9. *زهره*

    BOYZzz ♂ Vs♀ GIRLZzzz

    boys always swell themselves with these far far dreams
  10. *زهره*

    BOYZzz ♂ Vs♀ GIRLZzzz

    you will never have it coz you are under control of women:cool:
  11. *زهره*

    BOYZzz ♂ Vs♀ GIRLZzzz

    see, that's one of your wishes:biggrin:
  12. *زهره*

    BOYZzz ♂ Vs♀ GIRLZzzz

    verily washing machines are men today then boys sit in their mess and murmur their wishes:D
  13. *زهره*

    BOYZzz ♂ Vs♀ GIRLZzzz

    girls enjoy leading a life and they play to learn as much as possible
  14. *زهره*

    ?What is this

    vodka bottles this?
  15. *زهره*

    BOYZzz ♂ Vs♀ GIRLZzzz

    boys just want to mock others
  16. *زهره*

    BOYZzz ♂ Vs♀ GIRLZzzz

    boys just make a mess in that room
  17. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    طاغوت و ياقوت هر دو زن بودند طاغوت و ياقوت هر دو زن بودند يك روز پروانه مرخصي گرفته بود. من پا به ماه بودم. صبحانه را جمع كردم ولي جارو و پارو را گذاشتم فردا پروانه بكند. دكتر آزمايش داده بود و مي رفتم آزمايشگاه. هوا سرد بود. هنوز برف پريروز روي زمين بود و سوزي كه مي وزيد مي گفت باز هم خواهد...
  18. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    طاغوت و ياقوت هر دو زن بودند طاغوت و ياقوت هر دو زن بودند روز پائيزي قشنگي بود. يكهو ابرها همه جمع شدند يكجا. هوا تاريك شد. باد شديدي آمد و در و پنجره ها به هم خوردند. رفتم پنجره ها را ببندم كه چشمم افتاد به خيابان. انگار باد تمام خاك هاي خيابان پهلوي را...
  19. *زهره*

    کوچه های تنهایی

    ريخته سرخ غروب جا به جا بر سر سنگ كوه خاموش است مي خروشد رود مانده در دامن دشت خرمني رنگ كبود سايه آميخته با سايه سنگ با سنگ گرفته پيوند روز فرسوده به ره مي گذرد جلوه گر آمده در چشمانش نقش اندوه پي يك لبخند جغد بر كنگره...
بالا