نتایح جستجو

  1. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
  2. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    دل می رود ز دستم صاحب دلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
  3. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج
  4. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    تار و پود عالم امکان به هم پیوسته است...............عالمی را شاد کرد آنکس که یک دل شاد کرد
  5. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    یـک عاشــقِ پـاک ویـک دلِ زنده کجـاسـت؟ یـک ســوخته بـی فکـرِ پـراکنـده کـجاســت؟ چـون بنـدۀ انـدیشـۀ خـویش انـد همــه پس در دو جهــان خـــدای را بنـده کجــاســت؟
  6. gelayor14

    [IMG]

    [IMG]
  7. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
  8. gelayor14

    ****<< جلسه هفتگی قرائت قرآن باشگاه مهندسان ایران >>****

    صفحه 272 _ آیه 43 تا 54 سوره نحل
  9. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است بردار ز رخ پرده که مشتاق لقائیم
  10. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا خود با تو سری در میان است و گرنه روی زیبا در جهان است
  11. gelayor14

    Big like :w40:

    Big like :w40:
  12. gelayor14

    به به عروس خانم گل باذوقمان مزین کردی بانو پروفمان را ،گلت سی چه بید؟(گل من به مناسبت اولین...

    به به عروس خانم گل باذوقمان مزین کردی بانو پروفمان را ،گلت سی چه بید؟(گل من به مناسبت اولین پیامم بعد از عروس شدن سلفی عزیز بید) [IMG]
  13. gelayor14

    دست‌نوشته‌ها

    گاهی یاد دلتنگی هایم که می افتم به یاد می آورم دستم در دستانت نبود بود اما آنطور که باید می بود نبود هزار بت برای خود می ساختم و نمی دانستم بی جان اند هرچند که جان دارند معبودم، دستان بی کسی ام به سویت دراز است دستم بگیر، یادت را قرین لحظه لحظه ام کن تا فراموشم نشود نباید دل به بت ها بسپارم
  14. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه ی کیست جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
  15. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    یار از پرده هویدا شد و یاران غافل یوسفی هست، دریغا که خریداری نیست
  16. gelayor14

    ****<< جلسه هفتگی قرائت قرآن باشگاه مهندسان ایران >>****

    صفحه 249.......آیه 1 تا 5 سوره رعد
  17. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    مست مستم، لیک مستی دیگرم..........امشب از هر شب به تو عاشق ترم راست می گویم یک رگم هوشیار نیست....مستم اما جام و می در کار نیست مست عشقم،مست شوقم، مست دوست.....مست معشوقی که عالم دست اوست
  18. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    تو خود ای گوهر یک دانه کجایی آخر کز غمت دیده ی مردم همه دریا باشد
  19. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم گفتم کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم
  20. gelayor14

    مشاعرۀ سنّتی

    دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع گرچه دربانی میخانه فراوان کردم
بالا