دویدن، حس دلپذیر نزاع میان ماندن و رفتن..
میخواهی نمانی! میخواهی بروی اما ..
پس میدوی!شاید برای رسیدن به همان خورشیدی که بالای سر نردبان خیالت میدرخشد..!
میدوی تا دستها،همه چشم شوند..
میدوی تا پاها،همه چشم شوند..
و چشمها همه ببینند!
میدوی تا آنجا که چشمها همه گوش شوند.
.
چشمهایم را خواهم...