در تو,تا دور دستهای زندگی سفر خواهم کرد
و بامدادان,از جشن هزاره های آتش باز خواهم گشت.
اینک حس غریبی
در اعماق وجودم شعله می کشد.
وقتی سخن می گویی : از ترانه ی پرسش پر می شوم.
و آنگاه که از خواب ستاره های خاموش باز می گردی
هزار شعله زرین از چشم آفتاب به سویت می آید!
نازنین!
به تماشایت بازهم می...