نتایح جستجو

  1. *نيروانا*

    نوشته های ماندگار

    اي حلزون..از كوهستان فوجي بالا برو...ولي آرام آرام... هايكو
  2. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    تا گل روی تو دیدم، همه گلها خارند تا تو را یار گرفتم، همه خلق اغیارند آن که گویند به عمری شب قدری باشد مگر آنست که با دوست به پایان آرند
  3. *نيروانا*

    سلام شوخي كردم..........اي بابا ...چرا ناراجت شدين؟

    سلام شوخي كردم..........اي بابا ...چرا ناراجت شدين؟
  4. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    در تلاطم های اقیانوس پر طوفان عشق پای واپس می کشد موجی که طوفان زاده نیست
  5. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کجا راحت پذیرم یا کجا یابم قرار ؟ برگ خشکم در کف باد صبا افتاده ام بر من ای صاحبدلان رحمی که از غمهای عشق تا جدا افتاده ام از دل جدا افتاده ام
  6. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی نه شام بی فروغم را نشانی از سحرگاهی نیابد محفلم گرمی نه از شمعی نه از جمعی ندارد خاطرم الفت نه با مهری نه با ماهی به دیدار اجل باشد اگر شادی کنم روزی به بخت واژگون باشد اگر...
  7. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    اگر تو فارغی از حال دوستان یارا فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش بیان کند که چه بودست ناشکیبا را بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را
  8. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    اگر چه باغچه ها را کسی لگد مال کرده ولی بهار فقط در تصرف گل هاست دلم شکسته تر از شیشه های شهر شماست شکسته باد کسی کاین چنینمان می خواست شما چه قدر صبور و چه قدر خشم آگین حضورتان چو تلاقی صخره با دریاست به استواری ، معیار تازه بخشيديد...
  9. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    یارا یارا گاهی ، دل ما را ، به چراغ نگاهی روشن کن چشم تار دل را ، چو مسیحا ، به دمیدن آهی روشن کن بی تو برگی زردم ، به هوای تو می گردم ، که مگر بیفتم در پایت ای نوای نایم ، به هوای تو می آیم ، که دمی نفس کنم تازه در هوایت... به نسیم کویت ای گل ، به شمیم بویت ای گل در سینه داغی دارم ؛ از لاله...
  10. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    دل تنگم حریف درد و اندوه فراوان نیست امان ای سنگدل از درد و اندوه فراوانت به شعرت شهریارا بیدلان تا عشق میورزند نسیم وصل را ماند نوید طبع دیوانت
  11. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    مژه سوزن رفو کن نخ او ز تار مو کن که هنوز وصله دل دو سه بخیه کار دارد شهريار
  12. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    دیده در ساق چو گلبرگ تو لغزد که ندید مخمل اینگونه به کاشانه کاشانیها دارم از زلف تو اسباب پریشانی جمع ای سر زلف تو مجموع پریشانیها
  13. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    محبوب من ! بعد از تو گیجم بی قرارم خالی ام منگم بردار بستی از چه خواهد شد چه خواهم کرد آونگم سازی غریبم من که در هر پرده ام هر زخمه بنوازد لحن همایون تو می آید برون از ضرب و آهنگم تو جرأت رو کردن خود را به من بخشیده ای ورنه آیینه ای پنهان درون خویشتن از وحشت سنگم
  14. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    من این زندان به جرم ِ مرد بودن می کشم، ای عشق خطا نسلم اگر جز این خطای دیگری دارم اگر چه زندگی در این خراب آباد زندان است- - و من هر لحظه در خود تنگنای دیگری دارم سزایم نیست این زندان و حرمانهای بعد از آن جهان گر عشق دریابد، جزای دیگری دارم صباحی چند از صیف و شتا هم گرچه در بندم ولی پاییز را در...
  15. *نيروانا*

    **مشاعره با اشعار سهراب سپهری**

    دور باید شد دور شب سرودش را خواند نوبت پنجره هاست همچنان خواهم خواند همچنان خواهم راند پشت دریا ها شهری است كه در آن پنجره ها رو به تجلی باز است بام ها جای كبوترهایی است كه به فواره هوش بشری می نگرند دست هر كودك ده ساله شهر شاخه معرفتی است مردم شهر به یك چینه چنان می نگرند كه به یك شعله به یك...
  16. *نيروانا*

    سلام..خوبين؟ايام به كام هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    سلام..خوبين؟ايام به كام هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  17. *نيروانا*

    با یه صلوات حاضری بزنید به هر نيتي(شفاي مريضان،سلامتي پدرومادرو...)

    اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
  18. *نيروانا*

    مشاعرۀ سنّتی

    یادت می آید رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری؟ نه ری را جان! نامه ام باید کوتاه باشد، ساده باشد، بی حرفی از ابهام و آینه، از نو برایت مینویسم: حال همه ی ما خوب است، اما تو باور نکن!
  19. *نيروانا*

    ببخشيد..خوب...چرا مي زنيد؟..حالا؟

    ببخشيد..خوب...چرا مي زنيد؟..حالا؟
بالا