اين تشكرا يهو ميان وميرن آخرش نفهميدم برچه اساسي؟
نمي خواهم ببيند هيچ کس ما را.
نمي خواهم بداند هيچ کس ما را.
و نيلوفر که سر بر مکشد از آب؛
پرستوها که با پرواز و با آواز،
و ماهيها که با آن رقص غوغايي؛
نمي خواهمم بفهمانند بيدارند.
شب افتاده است و من تنها و تاريکم.
و در ايوان و در تالاب من...