نتایح جستجو

ای کــاش یا بـــــــــــودی یـــــا از اول نبودی !!! ایـــــن که هســـتی و کنــــارم نیســــتی ... " دیـــــــــوانه ام میکنــــــــــد " بفــــــهم بی انصــــــاف . . . ! __________________

بـه سـلــامـتـی کـسـی کــه کـمـرمــ ُ شکـونـد اَمـا هـنـوز دولـا دولـا دوســـشــ دارمــ ...!

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

عشق من دستانت ......گرمی خورشید را دارد ... چشمانت ....پاکی اسمان را ... بزرگی قلبت به اندازه دنیا ... سینه های مردانه ات که مرا تکیه گاهی محکم است ... مرا ...... چه موهبت بزرگیست که تو را دارم ... شاهزاده ی من ... [IMG]

مـی نـویــسَـم اِمـضـآ مـی کُـنَـم کـه دَر کَـمـالِ صِـحَـتــ و سَـلـامَـتـِـ عَـقـل دیــوآنـه اَتـــ شُـدِه اَم . . .

هــزار بـار آمـدم خطــت بزنم از قلبم خود خودت را یــادت را اسمــت را امــا فقط قلبــم پر شد از خط خطی های عاشقانـه !

ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻋﺸﻖ ؟ ﭘﺮﺳﻴﺪی ﻭ ﺧﻨﺪﯾﺪی ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﭘﺎﺳﺨﺖ، ﭘﻴﭽﻴﺪﻩ ﺗﺮ ﮐﺮﺩی ﻣﻌﻤﺎ ﺭﺍ !

ايران سپيده دم ، تاريخ است . حکيم ارد بزرگ وضع و حال مردمان تنگ فکر به وضع و حال بطريهاي تنگ دهن مي ماند ، هرچه کمتر در خود داشته باشند با سر و صداي بيشتري آن را به خارج مي ريزند . پوپ مردان موفق امروز ، کودکان جسور ديروز بوده اند. دسراييلي

چه دلگیر است : هم جمعه باشد ! هم ابر باشد ! هم باران باشد ! هم خیابان خیس باشد ! اما ... نه تو باشی ! نه دستی برای فشردن ! نه پایی برای قدم زدن ! نه نگاهی برای زل زدن !

من تو را برای تو دوست دارم و میخواهم تنهاییت برای من تو فقط برایم بخند ...زندگی من ... [IMG]

به خاطر تو خورشید را قاب می کنم و بر دیوار دلم می زنم به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی نقره گون جای می دهم به خاطر تو کلماتم را به باغهای بهشت پیوند می زنم به خاطر تو دستهایم را آیینه می کنم و بر طاقچه یادت می گذارم به خاطر تو می توان از جاده های برگ پوش و آسمانهای دور دست چشم پوشید به...

همه*ی آنهایی که مرا می*شناسند می*دانند چه آدم حسودی هستم ؛ و همه*ی آنهایی که تو را می*شناسند ... لعنت به همه آنهایی که تو را می*شناسند !

تو دامادی؟ تو دامادی! { فیــــــــــــروز- دودکش}

یه جوک قدیمی هست که میگه دو تا پیرزن توی اردوگاه تفریحی کوهستانی بودن، اولی میگه «هی، غذای اینجا واقعاً افتضاحه» دومی جواب میده «آره راست میگی؛ خیلی هم کمه!!» خب این اساساً همون احساسیه که من نسبت به زندگی دارم: پر از تنهایی و نکبت و رنج و ناامیدی. لعنتی خیلی هم کوتاهه آخه! وودی...

یکی ایــنـــجــآ سردشهـ ... یکی همــش شدهـ زمستون ... یکی بغض گیر کردهـ تو گلوش و دارهـ خفهـ میشهـ ... وقتی حرف میزدی ، یکی نهـ بهـ چیزایی کهـ میگی ، کهـ بهـ محضهـ صدات ، بهــــ محضِ صـــدات گوش میداد ... یکی محو شدهـ تو صدات ... یکی دل تنگهـ ... توی همین خونهـ ـهـــا ... همین نزدیکی ـهــآ...

یــک چیـــز بسیـــار زیبـــا وجــود دارد هیــــــــچ بــه هیـــچ فــکر کـــن !... [ عقـایــد یــک دلقــک . هاینــریـش بــل ] __________________

"من این کتاب را برای مدح خدایان نمینویسم زیرا از خدایان خسته شده ام. من این کتاب را برای مدح فراعنه نمینویسم زیرا از فراعنه هم به تنگ آمده ام؛ من این کتاب را فقط برای خودم مینویسم بدون اینکه در انتظار پاداش باشم یا اینکه بخواهم نام خود را در جهان باقی بگذارم. آنقدر در زندگی زجر کشیده ام که از...

بارها به فکر مرگ و تجزیهٔ ذرات تنم افتاده بودم، بطوری که این فکر مرا نمی ترسانید برعکس آرزوی حقیقی می کردم که نیست و نابود بشوم، از تنها چیزی که می ترسیدم این بود که ذرات تنم در ذرات تن رجاله ها برود. این فکر برایم تحمل ناپذیر بود گاهی دلم می*خواست بعد از مرگ دستهای دراز با انگشتان بلند حساسی...

خدایا... داراتر از من کیست؟! که تو...تنها دارایی منی !

خدای من!!!!!!!!!! خدایا.............................. فریاد می زنم.اما بیصدا.کسی نمی شنود ،غیر از خدا. کافیست او بشنود که از غربت،پنجره ی دلم گرفته،از تنهایی یاس،از سجده ی بی انتهای صداقت و از سربلندی بی آغاز غرور،دلم گرفته. از هر چیزی که می دانی و می دانم فریاد می زنم در سکوت.ولی...