نتایح جستجو

دریا دلان ز فتنه ایام فارغند دریای بی کران غم طوفان نداشته است آزار ما بمور ضعیفی نمی رسد داریم دولتی که سلیمان نداشته است

راه كه مي روم مدام بر مي گردم پشت سرم را نگاه مي كنم ديوانه نيستم خنجر از پشت خورده ام

بعضی ها رو نمیشه که دوست نداشت و به عشقشون نمرد با هر حرفی که می*زنند، قلبت میزنه و لبخند میزنی با هر غصه شون غمگین می*شی و اشکت میاد با بودنشون شاد میشی و با نبودنشون پرپر میزنی بعضی آدم*ها چه بخواهند، چه نخواهند چه بخواهی چه نخواهی عزیزند، عزیز می*مانند حتی اگر تنهات بذارند..

تو که نیستی دلم اندازه فاصله ها می گیرد. به اندازه فاصله بین من و تو نفس ثانیه هایم می گیرد وقتی که می خواهمت ونیستی پای عبور خیالم تاول زده است از بس به دنبالت می گردم و نیستی تو که نیستی اسمان چشمهایم همیشه ابریست ودر گلویم بغضی است که خفه ام می کند اگر بتر کد تو که نیستی من هستم...

............................................................................................

عشق من در کوچه ها ..... ترنم اسمان نواخته میشود ... باران میبارد ... بوسه های عشق بر جای پای عاشقان نواخته میشود ... تو مرا میبینی .....در خودت ... دستم را میگیری ... و مرا به اسمان دلت رهسپار میکنی ......جانم را به جانت پایپند میکنی ... فصل نگاهمان را .....چه عاشقانه تماشا میکنیم ...

ترجیح مــےבهم همــﮧ را غریبــﮧ صـבا کنم... تا وقتــے از پشت خنجر میزننـב... با خوבم بگویم... بـے خیال.. از غریبــﮧ بیش از ایـטּ انتظارے نیست...

هرگآه کـ قهوه میـ ـنوشم, بـ تو لعنت میـ ـفرستم.....! هی لعنتی... حق من تلخی قهوه نبود... شیرینی لبـ ـآنت بود....!

بهـ سلــامتیهـ اونایی کهـ موندن زیــر آوار کسی کهـ یهـ روز محکمـ ترین تکیـهـ گاهشون بود...

در خلوتی سرد با قلبی آکنده از اندوه نگاهی پر حسرت گیسوانی آشفته و ضجه هایی پر سوز به کنجی میخزم و در سوگ نبودنت بوسه میزنند اشک دیدگانم بر گونه های تب آلودم

خَستـه ام ... خَستـگی گفتن نـدارد ... خَستـگی فـقط درد دارد ... خـدایا بیا این بـازی را تـمومش کن قبــول! تـو بُـردی...

تو نباشی، چگونه باید باشم؟!

روزی مخاطــب تمــام جملاتت من بودم !!! نمیدانی چــه درد سختی است خلع مقام شدن ... نمیدانی چــه سخت تر است دیدن ترفیع گرفتن دیــگری ... . . .

به خاطر روی زیبای تو بود که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود که دست هیچ کس را در هم نفشردم به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم به خاطر دل پاک تو بود که پاکی باران را درک نکردم به خاطر عشق بی ریای تو بود که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم به...

خــواب هـایِ تـو هـر شـب از سـرِ کـابـوسِ تـنــهـایـی مـیـپـرنـد مـیـنـشـیـنـند رویِ پـلـکــــ هـایـم تـعـبیـر مـیشـونـد …! .

بعد از تو دیگر روز و شب برایم فرقی ندارد، در روز نه خورشیدی هست و نه آسمان آبی، در شب نه ماهی هست و نه مهتابی ... دیگر بعد از تو هیچکس جای تو را در قلبم نمیگیرد... __________________

من به تپش قلبم در کف دستان تو ... ایمان دارم.... ... به شانه هات... که ایه های استواری امیدند.... و به چشمان سرشارت... که هوش از سر قبله نمای عقلم ربوده است... من به تو ایمان دارم...

أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ

تو باش... نه برای اینکه در دنیا تنها نباشم نه! برای اینکه در دنیای تنهایی ام تنها تو باشی!! [IMG]

تو باش... نه برای اینکه در دنیا تنها نباشم نه! برای اینکه در دنیای تنهایی ام تنها تو باشی!!