در اینجا من نمی مانم بیاور سیب را حوا
زپیمانم پشیمانم بیاور سیب را حوا
ندارم طاقت ماندن در این دشت غریبستان
پر از فریاد و افغانم بیاور سیب را حوا
نه شیطانم نه حیوانم نه قدیسم که انسانم
واین را خوب را می دانم بیاور سیب را حوا
خدا خاک مرا با می سرشت وزد به پیمانه
که من سلطان مستانم بیاور سیب را حوا