نتایح جستجو

  1. دختر معمار

    اره مثل اینکه اینکار انجام شده ولی چیزی فرق نکرده اینجا ...برق های مردمی که تو نیروگاه زندگی...

    اره مثل اینکه اینکار انجام شده ولی چیزی فرق نکرده اینجا ...برق های مردمی که تو نیروگاه زندگی میکنند میبرند تا مردم مجبور شن برن از اونجا این اتفاق جدیدشه
  2. دختر معمار

    خودم دیدمت تو پروفایل شیرین قلیون می کشیدی ... حاشا می کنی ؟ سلامتی . از شما چه خبرا ؟؟ نه شلوغ...

    خودم دیدمت تو پروفایل شیرین قلیون می کشیدی ... حاشا می کنی ؟ سلامتی . از شما چه خبرا ؟؟ نه شلوغ نیست اینجا برای چی شلوغ باشه ؟؟؟
  3. دختر معمار

    سلام پسر خوش فکر باشگاه مهندسان ... بگو ببینم دوست ناباب باعث شده سه تا سه تا قلیون بکشی ؟؟

    سلام پسر خوش فکر باشگاه مهندسان ... بگو ببینم دوست ناباب باعث شده سه تا سه تا قلیون بکشی ؟؟
  4. دختر معمار

    سلام شیرین دوست داشتنی ... مرسی بابت تصاویر زیبایی که می فرستی

    سلام شیرین دوست داشتنی ... مرسی بابت تصاویر زیبایی که می فرستی
  5. دختر معمار

    حدیث عشق(...)

    چه عنوان عجیبی داره این تاپیک ... می خواستید بگید تکراریه اینقدر ما رو تو دردسر خوندن این عنوان گذاشتی . پیام تاپیک ولی خیلی قشنگه . عالیه
  6. دختر معمار

    سلام خانم خانما ...

    سلام خانم خانما ...
  7. دختر معمار

    داستان هاي كوتاه

    ارزش تفکر ارزش تفکر مي گويند در زمانهاي دور پسري بود كه به اعتقاد پدرش هرگز نمي توانست با دستانش كار با ارزشي انجام دهد. اين پسر هر روز به كليسايي در نزديكي محل زندگي خود مي رفت و ساعتها به تكه سنگ مرمر بزرگي كه در حياط كليسا قرار داشت خيره مي شد و هيچ نمي گفت. روزي شاهزاده اي از كنار كليسا...
  8. دختر معمار

    داستان هاي كوتاه

    عاشقانه ترین دعایی که به اسمان رفت عاشقانه ترین دعایی که به اسمان رفت یک روز کاملاً معمولى تحصیلى بود. به طرح درسم نگاه کردم و دیدم کاملاً براى تدریس آماده ام. اولین کارى که باید مى کردم این بود که مشق هاى بچه ها را کنترل کنم و ببینم تکالیفشان را کامل انجام داده اند یا نه. هنگامى که نزدیک...
  9. دختر معمار

    جالب و خواندنيييييييي تاثير دوست در زندگي

    رابطه دوستي خوب مثل دست و چشم مي مونه. وقتي دست زخمي ميشه چشم گريه مي كنه و وقتي چشم گريه مي كنه، دست گريه رو پاك مي كنه.
  10. دختر معمار

    داستان هاي كوتاه

    وای اگر پرنده ای را بیازاری وای اگر پرنده ای را بیازاری پسرك‌ بي‌آن‌ كه‌ بداند چرا، سنگ‌ در تيركمان‌ كوچكش‌ گذاشت‌ و بي‌آن‌ كه‌ بداند چرا، گنجشك‌ كوچكي‌ را نشانه‌ رفت. پرنده‌ افتاد، بال‌هايش‌ شكست‌ و تنش‌ خوني‌ شد. پرنده‌ مي‌دانست‌ كه‌ خواهد مرد اما... اما پيش‌ از مردنش‌ مروت‌ كرد و رازي‌ را...
  11. دختر معمار

    نامه ای از طرف خدا

    هیچ وقت اینجوری فکر نکنید .
  12. دختر معمار

    گاهی یک پیام کوتاه یه تلنگری میشه برای یه نگاه نو به زندگی ... خوش امدید به پروفایل من .

    گاهی یک پیام کوتاه یه تلنگری میشه برای یه نگاه نو به زندگی ... خوش امدید به پروفایل من .
  13. دختر معمار

    باران رحمت خدا همیشه می بارد، تقصیر ماست که کاسه هایمان را بر عکس گرفته ایم ...

    باران رحمت خدا همیشه می بارد، تقصیر ماست که کاسه هایمان را بر عکس گرفته ایم ...
  14. دختر معمار

    یه روزی ... يه روزي به جايي ميرسي که ياد ميگيري بي دريغ و بدون هيچ چشم داشتي به ديگران محبت...

    یه روزی ... يه روزي به جايي ميرسي که ياد ميگيري بي دريغ و بدون هيچ چشم داشتي به ديگران محبت کني ؛ با ديگران باشي و براشون بهترين ها رو آرزو کني ؛ بي دريغ کمکشون کني و براي رسيدن به خواسته هاشون کمکشون کني ؛ در هر لحظه و در هر زماني همراهشون باشي ؛ ياد مي گيري که غمت رو واسه خودت نگه...
  15. دختر معمار

    از کودک فال فروش پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را می فروشم...

    از کودک فال فروش پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را می فروشم...
  16. دختر معمار

    جايزه يك ميليون دلاري براي برهنه شدن در برابر اوباما

    عجیبه ها ... چه دل خوشی دارند بعضی ها و چه پول باد آورده ای بعضی دیگر
  17. دختر معمار

    اره خوب بود خیلی خوش گذشت . دی سی شده بودم مهندس خوش فکر . الان مجدد اومدم. شما کجاهایی؟؟؟

    اره خوب بود خیلی خوش گذشت . دی سی شده بودم مهندس خوش فکر . الان مجدد اومدم. شما کجاهایی؟؟؟
  18. دختر معمار

    گفته بودم یه سفر دارم اوایل ماه رمضون ... سفر بودم دیگه .

    گفته بودم یه سفر دارم اوایل ماه رمضون ... سفر بودم دیگه .
  19. دختر معمار

    داستان هاي كوتاه

    شاگرد مدرسه شاگرد مدرسه در مدرسه ای معلمی پای تخته سیاه سرگرم توضیح مسائل ریاضی بود . او از اینکه کودنترین شاگرد کلاس شش دانگ حواسش به درس است خوشحال بود ، زیرا این توجه از جانب آن شاگرد ، غیر معمول بود . او خوشحال بود که سرانجام این بچه دارد چیزی می فهمد . وقتی معلم درسش را تمام کرد ،...
بالا