الهي! بر عجز و بيچارگي خود گواهم و از لطف و عنايت تو آگاهم؛
الهي! خواست خواست توست، من چه خواهم؟
الهي! بيزارم از آن طاعتي كه مرا به عجب آورد و بنده آن معصيتم كه مرا به عذر آورد.
الهي! چون توانستم ندانستم و چون دانستم نتوانستم.
الهي! همه مي*ترسند كه فردا چه خواهد شد و من مي*ترسم كه دي چه رفت...