تو پنداری هزاران نی در آتش کرده اند اینجا
چه خوش پر سوز می نالد،زهی آواز خاکستر!
سمندرها در آتش دیدی و چون باد بگذشتی
کنون در رستخیز عشق بین پرواز خاکستر!
تو اما کاش قدری دریا می نوشیدی
و کاش نقبی می زدی از تنگ سینه به اقیانوس.
کاش راه آبی به نامنتها می کشیدی
و کاش این قطره را به بی نهایت گره می زدی.
کاش ...