نتایح جستجو

نمکن!!فقط یکم زیادی شورن!:w15:

آقای دادوند عزیز من تقریبا پست های شما رو خوندم و تا حدودی به شما حق میدم..اینکه میگم تا حدودی ،به خاطر این هستش که کمی تند میرید! جناب دادوند مطمئن باشید بود و نبود این تالار تاثیر چندانی تو تلف کردن وقت نداره!چون دنیای مجازی خیلی بزرگتر از تالار زنگ تفریح این باشگاه و این حرف هاست!!!فقط کافیه...

لاجورد میبرد این نقش به دیوار مرا؟ تا بداند که فرو میماند چشم از دیدن و لب نیز ز گفتار مرا....

سحر جون موردی پیش اومده؟! منظور و هدف این تاپیک رو متوجه نشدم!

سحر جون موردی پیش اومده؟! منظور و هدف این تاپیک رو متوجه نشدم!

سحر جون موردی پیش اومده؟! منظور و هدف این تاپیک رو متوجه نشدم!

سحر جون موردی پیش اومده؟! منظور و هدف این تاپیک رو متوجه نشدم!

سحر جون موردی پیش اومده؟! منظور و هدف این تاپیک رو متوجه نشدم!

ای دل ار چند در سفر خطر است/کس سفر بی خطر کجا یابد آنچه اندر سفر به دست آید/مرد آن در حضر کجا یابد:gol:

سلام فلق جان:gol: چطوری؟ 1)تا الان صندلیت چه طور بوده؟! 2)پرسیدن ترم چندی؟..چند؟! 3)اگه پرسیدن من چرا ندیدم؟! 4)رابطت با خدا چطوره؟ببین منظورم این نیست که بگی خوب و..،منظورم اینه که چطوری با هم کنار میایین؟! 5)حافظ قرآن هم هستی؟ 6)خودت رو در ده سال بعدی توصیف کن! 7)میدونستی فکر میکردم...

دیده بگشود و به هر سو نگریست/دید گردش اثری زینها نیست آنچه بود از همه سو خواری بود/وحشت و نفرت و بیزاری بود

چین یا ژاپن!

تکیه بر صبر و توان کم کن که در میدان عشق آن زپا افتاده ای وین ناتوانی بیش نیست

دیده ام میجست و گفتندم نبینی روی دست خود درفشان بود چشمم کاندرو سیماب داشت:gol:

در میکده رهبانم و در صومعه عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد شیخ بهایی

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

سبزی داره؟!:biggrin:

دیدگانم همچو دالانهای تار گونه هایم همچو مرمرهای سرد ناگهان خوابی مرا خواهد ربود من تهی خواهم شد از فریاد و درد...

یا رب روا مدار که گدا معتبر شود گر معتبر شود ز خدا بی خبر شود

وفا و خرد نیست نزدیک تو پر از رنجم از رای تاریک تو مرا کاش هرگز نپروردی چو پرورده بودی نیارزدیی