منو
انجمن
ارسال های جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
ارسال های جدید
جدیدترین ارسال های پروفایل
آخرین فعالیت
کاربران
بازدید کنندگان کنونی
جدیدترین ارسال های پروفایل
جستجو در ارسال های پروفایل
ورود
عضویت
جدیدترینها
جستجو
جستجو
جستجو فقط در عنوان ها
توسط:
آخرین فعالیت ها
ثبت نام
منو
ورود
عضویت
Install the app
نصب
جستجو
جاوا اسکریپت غیر فعال است برای تجربه بهتر، قبل از ادامه، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
نتایح جستجو
مشاعرۀ سنّتی
تو بانوی تمام ترانه هامی اما مثل شکستن من بی صدایی...
arta_616
ارسال #401
Apr 27, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
در کنار چشمه سحر سر نهاده روی شانه های یکدیگر گیسوان خیس شان بدست باد چهره های نهفته در پناه سایه های شرم
arta_616
ارسال #396
Apr 26, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
دمار از روزگار دل بر آرد دل شاعر ندارد تاب آزار که گاه از شوق هم جان می سپارد بدین سان خاطر ما را شکستند زبان نغمه ساز عشق بستند
arta_616
ارسال #394
Apr 26, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
روی دشتی دور افتاده آفتاب بال هایم را می سوزاند و من در نفرت بیداری به خاک می افتم
arta_616
ارسال #392
Apr 26, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
در دل من چیزی است مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح
arta_616
ارسال #390
Apr 26, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
در میان دو درخت گل یاس شاعری تابی می بست پسری سنگ به دیوار دبستان می زد
arta_616
ارسال #388
Apr 26, 2007
تالار:
مشاعره
خانمهاي سايت اين قسمتو از دست ندهند
کارت عالی بود و خیلی بدرد بخور!!!! اگه مطالبی در مورد آرایش و پیرایش باز هم داشتی برای من بفرست ممنونم;)
arta_616
ارسال #10
Apr 25, 2007
تالار:
تالار عکس
مشاعرۀ سنّتی
و در تمام این شب تاریک تاریک چون تفاهم من با تو! انسان افسانه مکرر اندوه و رنج را تکرار می کند ((مصدق))
arta_616
ارسال #386
Apr 25, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
دیدی که عاشقت کردم خودت گفتی که فکر نمی کردم اینجوری عاشقت بشم ولی دیدی که عاشقت کردم
arta_616
ارسال #382
Apr 25, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
دیدی همه ناپاکی و خو د پاک بماندی آوخ که مرا نیز بدین ورطه کشاندی!!
arta_616
ارسال #380
Apr 25, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
همه می ÷رسند: چیست در زمزمه مبهم آب؟ چیست در همهمه دلکش برگ؟
arta_616
ارسال #377
Apr 25, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
مرا می خواستی تا شاعری را ببینی روز و شب دیوانه خویش مرا می خواستی تا در همه شهر زهر کس بشنوی افسانه خویش
arta_616
ارسال #376
Apr 25, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
تو رو به قیمت جون به همین یه لقمه نون به عشقای بی نشون.....قسمت می دم
arta_616
ارسال #373
Apr 25, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
یک شب ببال آن دو کبوتر راه ستاره های تو ÷ویم
arta_616
ارسال #371
Apr 24, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
تبی آنگونه هستی جانسوز و جانکاه که مغز استخوان را آب می کرد!
arta_616
ارسال #364
Apr 24, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
تا بشویم ز دل ابر غم را در سر من هوای شراب است
arta_616
ارسال #363
Apr 23, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
نوشخند مهر آب آبشار آفتاب در صفای دشت من کوشیده بود!
arta_616
ارسال #361
Apr 23, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
هان ای عقاب عشق! از اوج قله های مه آلود دور دست ÷رواز کن بدشت غم انگیز عمر من آنجا ببر مرا که شرابم نمی برد!!!
arta_616
ارسال #360
Apr 23, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
دیوانه شهر ما روزها می خوابید و شب ها راه می رفت!!!!!!
arta_616
ارسال #357
Apr 23, 2007
تالار:
مشاعره
مشاعرۀ سنّتی
در کوره راه زندگی گم کردم او را در خود نمی بینم توان جستجویی می خوانم او را با صدایی ضجه آلود اما جوابی بر نمی خیزد ز سویی
arta_616
ارسال #355
Apr 23, 2007
تالار:
مشاعره
قبلی
1
2
3
4
5
بعدی
اول
قبلی
3 از 5
برو به صفحه ی
برو
بعدی
آخر
جستجو
بالا