نهان گشت آیین فرزانگان
پراگنده شد نام دیوانگان
هنر خوار شد جادویی ارجمند
نهان راستی ، آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان دراز
ز نیکی نماندی سخن جز به راز
ندانست خود جز بدآموختن
بجز کشتن و غارت و سوختن
این چند بیت برا بدین فرنود گزین کردم که پنداشت این است که با روزگار و کنونه ی ما آشنایی...