نتایح جستجو

  1. Z

    پستهای قدیمی , تکراری ((در دست بررسی و احیا))

    چرا اینجا کسی کاری نمیکنه... اصلا صدایی از این تاپیکا در نمیاد
  2. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    زندگي رسم خوشايندي است . زندگي بال و پري دارد با وسعت مرگ ، پرشي دارد اندازه عشق . زندگي چيزي نيست ، كه لب طاقچه عادت از ياد من و تو برود. زندگي جذبه دستي است كه مي چيند . زندگي نوبر انجير سياه ، در دهان گس تابستان است . زندگي ، بعد درخت است به چشم حشره . زندگي تجربه شب پره در تاريكي است . زندگي...
  3. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    اهل كاشانم روزگارم بد نيست تكه ناني دارم ، خرده هوشي ، سر سوزن ذوقي . مادري دارم ، بهتر از برگ درخت . دوستاني ، بهتر از آب روان . ***** و خدايي كه در اين نزديكي است : لاي اين شب بوها ، پاي آن كاج بلند. روي آگاهي آب ، روي قانون گياه . .................................. یادم رفت سلام...
  4. Z

    صندلی داغ : سعید(saeedgoodboy)

    ایول تو از دیشب تا حالا هنوز نخوابیدی؟؟؟ فکر میکنی تا حالا چند نفر اومدن؟ راستی تا حالا افتادی درسیو؟ چیو؟ کلا فکر میکنی چرا؟به سوالای قبل ربطی نداره ها همین جوری چرا؟ نظرت در مورد من چیه؟ خدایی من لوسم؟ اگه بعد از مدتها دوست خیلی قدیمیتو ببینی چی کار میکنی؟
  5. Z

    صندلی داغ : سعید(saeedgoodboy)

    سلام داش سعید گل... 1از اینکه میبینی من اومدم خوشحالی؟ 2 چند ساعت در روز با نت کار میکنی؟؟؟ 3 سوال همیشگی... چند تا دوست دختر داشتی؟ 4 الان باهاش یا باهاشون هستی یا نه...(البته من که میدونم میخوا خودت بگی همه بدونن) 5 رابطت کلن با دخترا چه طوره؟ 6 پروژه روستات کجا بود؟ 7 دوست داری برا ادامه...
  6. Z

    نه اخطار برا چی؟ اگه تو این وسط کاری نکنی که اخطار بگیرم فعلا که از اخطار خبری نیست... این چه...

    نه اخطار برا چی؟ اگه تو این وسط کاری نکنی که اخطار بگیرم فعلا که از اخطار خبری نیست... این چه آواتاریه... اصلا نمیتونم تشخیص بدم تو ممکنه میثم باشی..
  7. Z

    كمك ،HELP ، سئوالات، FAQ ، درخواست ( پروژه هاي درسي )

    مرسی عالی بود... ما این ترم پروژه روستا داریم... میخوایم یه کم روش کار کنیم با بچه ها تو تابستون... اگه ممکنه عکس ماکت روستایی که گفتیو بزاری ممنون میشم بینهایت...
  8. Z

    كمك ،HELP ، سئوالات، FAQ ، درخواست ( پروژه هاي درسي )

    در مرود اینکه کمکی میکنه یا نه من نمیدونم اما معمولا معماریا میتونن بهترین طراحی های داخلی و البته تئاترو داشته باشن... و میتونن تو این کار هم موفق باشن... مسلم اینم یه جور کار کشین از فکر و دادن ایده های جدیده دیگه ...پس حتما میتونه مفید باشه
  9. Z

    لطفا فقط خانمها وارد شوند.

    نه سپیده عزیز این حرفو نزن... مگه مادرا غیر از خوشی بچشون چی میخوان... منم مثل تو هنوز ازدواج نکردم... گفتم که هنوز جوجه ام اما انقدر میدونم و دیدم که همیشه مادر شوهرا هم اگه رفتار خوبی از عروس ببینن اونا هم خوب برخورد میکنن.
  10. Z

    اقایان بفرمائید داخل!

    چه جوابای جالبی میبینم اینجا... بهتر نبود دو تا تاپیک یک جا زده میشد... این طوری هم دخترا نظر پسرا رو میدیدن هم پسرا جواب دخترارو... من در مورد مادر شوهر نظرمو دادم قبلا... در مرود جوابای که پسرا دادن هم با خیلیاش موافقم... اینم قبول دارم که همه آتیشا معمولا باعثش خانوما هستن...حالا چه مار شوهر...
  11. Z

    لطفا فقط خانمها وارد شوند.

    ببین من همیشه از کسی که بخواد تو کارم دخالت کنه بدم میاد حالا هر کی میخواد باشه... قدیما که اختلاف سنی زیاد بوده خب اختنلاف نظر ها هم زیاد بوده... اما الان نه... بین عروس و مادر شوهر اختلاف سنی زیاد نیست... و خیلی راحت میتونن با هم کنار بیان مثل دو تا دوست. البته من هنوز راه دارم تا ببینم مادر...
  12. Z

    دختر که نمی رسد به بیست!

    ایول افسون... خیلی جالب بود... یه امتیاز کمه برا تو...
  13. Z

    پستهای قدیمی , تکراری ((در دست بررسی و احیا))

    منستای آخری که زدیدو خودندم... اما هیچی نفهمیدم... میشه یکی به زبون ساده تر به من بگه جریان چیه؟ ینی اینی که گفتید تو جریان همین تاپیکه؟ موضوعاش چیا هست؟ چرا من متوجه نمیشم؟؟؟
  14. Z

    به به سلام داش سعید... اصلا نمیگن این آبجی زرناز کجا هست... مرده یا زندست....

    به به سلام داش سعید... اصلا نمیگن این آبجی زرناز کجا هست... مرده یا زندست....
  15. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    ترحم كن، نه بر من بر چناران بلند باغ حيدر بر نسيم صبح شفاعت كن به پيش خشم، اين خشم خروشان كه در چشم است به پيش قله آتشفشان درد شفاعت كن كه كوه خشم من با بوسه تو ذوب مي گردد امیدوارم شب و روز خوبی داشته باشید...
  16. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    تو اگر باز كني پنجره را، من نشان خواهم داد ، به تو زيبايي را . بگذر از زيور و آراستگي من تو را با خود تا خانه خود خواهم برد كه در آن شوكت پيراستگي چه صفايي دارد آري از سادگيش، چون تراويدن مهتاب به شب مهر از آن مي بارد .
  17. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    لب هر در به روي كوچه ها آهسته وا مي شد و از دهليز قلب خانه ها با خوف سراپا واژه انسان رها مي شد هزاران سايه كمرنگ - در يك كوچه با هم آشنا مي شد طنين مي شد - صدا مي شد صداي بي صدايي بود و - فرمان اهورايي wow به خودم تبریک میگم. بلاخره منم از ل یه چیزایی تونستم بگم.... نه واقعا ثابت شد...
  18. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    منم واقعا هنگ کردم... چه خبره اینجا...
  19. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا سنگ صبوري نيست گلي جان با توام سنگ صبورم باش! شبم را روشنائي بخش گلي، درياي نورم باش متاسفانه تشکر من هم غیر فعاله... چرا؟ آخه چرا؟
  20. Z

    مشاعرۀ سنّتی

    تشويش توفان بود و « بيم موج » دريا بود ! ما، اينك از اعماق آن گرداب، از ژرفاي آن غرقاب، چنگال توفان بر گلو، هر دم نهنگي روبرو، هر لحظه در چاهي فرو، تن پاره پاره، نيمه جان، در موج ها آويخته، در چنبر اين هشت پايان دغل، خون از سراپا ريخته، فریدون مشیری... چه خبره امشب... همه بیدارن... شب خوبیه...
بالا