قلبت که زخمی شد
شاید روزی التیام پذیرد
اما جای زخمها همیشه باقی است
ومن زخمهایم را میشمارم به یاد
روزهای گذشته
وباخود میگویم
این تاوانی است که باید بپردازی
تاوان اعتمادی که کردی
وتازه میشود زخمهایم
تیرمکشد می سوزد
درست مثل خط اشکی که صورتم را می سوزاند