نتایح جستجو

  1. eksir

    مشاعره با شعر سعدی

    اگر تو فارغی از حال دوستان یارا فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
  2. eksir

    ترانه ها و تصنیف ها...

    خواننده:مرضیهشاعر:معینی کرمانشاهیآهنگساز:تجویدیدستگاه:آواز دشتي *********** متن ترانه:جای آن دارد که چندی هم ره صحرا بگیرم سنگ خارا را گواه این دل شیدا بگیرم مو به مو دارم سخنها نکته‌ها از انجمنها بشنو ای سنگ بیابان...
  3. eksir

    شعر نو

    لحظه دیدار نزدیک است!! باز من دیوانه ام مستم... باز می لرزد دلم دستم... باز گویی در جهان دیگری هستم. های نخراشی به غفلت گونه ام را تیغ!!؟ های نپریشی صفای زلفکم را دست!!؟ وآبرویم را نریزی دل. ای نخورده مست ... لحظه دیدار نزدیک است.
  4. eksir

    مناظره(گفتگو با اشعار)

    خانه ی دوست کجاست؟ در فلق بود که پرسید سوار آسمان مکثی کرد رهگذر شاخه ی نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید وبه انگشت نشان داد سپیداری و گفت نرسیده به درخت
  5. eksir

    شعرهای تنهایی و مرگ

    هان ای عقاب عشق از اوج قله های مه آلود دور دست پرواز کن به دشت غم انگیز عمر من آنجا ببر مرا که شرابم نمی برد آن بی ستاره ام که عقابم نمی برد
  6. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
  7. eksir

    رباعی و دو بیتی

    چون حال بدم در نظر دوست نکوست دشمن ز جفا گو ز تنم برکن پوست چون دشمن بیرحم فرستادهٔ اوست بدعهدم اگر ندارم این دشمن دوست
  8. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  9. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  10. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  11. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  12. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  13. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  14. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  15. eksir

    [IMG]

    [IMG]
  16. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    آن کلاغی که پرید از فراز سر ما و فرو رفت در اندیشه‌ی آشفته‌ی ابری ولگرد و صدایش همچون نیزه‌ی کوتاهی . پهنای افق را پیمود خبر ما را با خود خواهد برد به شهر
  17. eksir

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    ساحل افتاده گفت: گرچه بسی زیستم هیچ نه معلوم شد آه! که من کیستم؟ موج زخود رفته ای تیز خرامید و گفت: «هستم اگر می روم، گر نروم نیستم»
  18. eksir

    شعر نو

    خورشيد جاودانه مي درخشد در مدار خويش مائيم كه پا جاي پاي خود مي نهيم و غروب مي كنيم هر پسين اين روشناي خاطر آشوب در افق هاي تاريك دوردست نگاه ساده فريب كيست كه همراه با زمين مرا به طلوعي دوباره مي كشاند ؟ اي راز اي رمز اي همه روزهاي عمر مرا اولين و آخرين
  19. eksir

    ترانه ها و تصنیف ها...

    خواننده:دلکششاعر:معینی‌کرمانشاهیآهنگساز:علی تجویدیدستگاه:دستگاه شور:متعلقات این دستگاه آوازهای دشتی، ابوعطا، بیات ترک(بیات زند)، افشاری و کرد بیات می‌باشند. گوشه‌های مهم دستگاه شور عبارتند از کرشمه - رهاب - اوج - نغمه - سلمک - مجلس افروز - گریلی - رضوی - شهناز - قرچه ***********************...
  20. eksir

    ديد نزن زشته!!!!!!!!!

بالا