نتایح جستجو

حال من خوب است اما گر چه بیمارم کمی عاشقی را دوست دارم گرچه بیزارم کمی دل به دلداری سپردم. رفت و من تنها شدم خانه ام را کرد آباد گر چه ویرانم کمی رفت اما رفتن او آخر دنیا که نیست نیست اما بیخیالم گرچه گریانم کمی

http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php/74729-%DB%8C%DA%A9-%D8%AE%D8%B7-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%B4-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C?p=8482756&viewfull=1#post8482756 :cry:

ik,c......................:cry:\hdfkn rhk,kl

بی تو یک جایی یک جایی که حتی خودم هم نمیدانم کجاست یک جای زندگی ام درد میکند… دردی که بعد ها شاید تو هم علاجش نباشی… شاید عادت علاج فراموشی اش باشد… ما عادت میکنیم به از یاد بُردن…

شاید تقصیر آدمها نیست ڪه نمیتوانند روی حرفشان وعده هاشان و احساساتشان بمانند ! آنها بر روی زمینی زندگی میڪنند ڪه روزی یڪبار خودش را دور میزند !!

[IMG] عیدتون مبارک :redface:

[IMG] ممنون عید تو هم مبارک دوست عزیز

[IMG]

ﺧـــــــﺪﺍﯾــــــــــــﺎ . . . ﺻﺒﺮﻡ ﺑﺎ ﺩﺭﺩﻡ ﻧﻤـــﯽ ﺧــــــﻮﺍﻧـــــﺩ ﺻـــﺒـــــﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺗﻤــــــﺎﻡ ﺷـــــﺪ ﺍﻣــــــــــﺎ ﺩﺭﺩﻡ ﻫﻤﭽـــــﻨﺎﻥ ﺑﺎﻗﯿﺴــﺘـــــــــ . . .

شبي پرسيدمش از بيقراري به غير از من كسي را دوست مي داري دوچشمش بر هم افتاد از خجالت ميان گريه هايش گفت : آري:(

دندان به جگر بگذار،ته‌مانده‌ی من مانده از مثنویِ بودن یک بیت دهن مانده

تنهایی از نبودن های کسی شروع می شود که باید باشد اما نیست. تنهایی از بی تفاوتی های ِ یک دوست در یک مسئله ی کوچک شروع می شود. تنهایی از کلمه های ما آغاز می شود، از کلمه های بزرگی که هضم کردنشان دشوار است. تنهایی از کار دارم های تو، وقت ندارم های تو، نبودن های تو، شلوغ بودن های تو آغاز...

سلام ببخش عزیزم امتیاز ندارم نمیدونم چرا امروز :(وگرنه همه نوشته هاتون بیسته بیسته:redface:

دندان به جگر بگذار،یک گامِ دگر باقی‌ست این ظرفِ هلاهل را یک جامِ دگر باقی‌ست

به یاد یک آشنای غریب فراموش شده به یاد یک آشنای غریب فراموش شده هميشه هم دوست داشتنها دليل نمي خواهد مثل دوست داشتن بعضي آدمها، يا آهنگ صدايشان از پشت تلفن مثل بعضي از ترانه ها، بعضي روزهاي تعطيل آخر هفته، بعضي خيابانها، بعضي جاده هاي خارج شهر مثل خيس شدن زير بعضي باران ها كه زنده...

من عادت کردم به دوست معمولی بودن، به اینکه دیگران به همیشگی بودنم،به همیشه موندنم اطمینان داشته باشن، به خندوندن دیگران، به اینکه هر کس دلش میگیره یاد من میکنه، و .... عادت کردم به عادی بودنم،به ویژه نبودنم،به بولد نشدنم توی زندگی هیچکس...

هر کس نداند ، لطفعلی خان خوب می داند در جنگ ، پیروزی به پر تعداد بودن نیست:D

هر جا که باشی منطق آیینه ها این است در چشم بودن ، معنی در یاد بودن نیست

تو به اندازه ی تنهایی من … زیبایی … من به اندازه ی زیبایی تو … غمگینم…

هرچند که بی‌لنگر،هرچند که بی‌فانوس حکم آنچه تو فرمایی اِی خانم اقیانوس