نتایح جستجو

آخی این آواتارههههههه..... یادش بخیر.......

در این صورت که شما اصن فکر ازدواجو از سرت بیرون کن.....:دی

واقعا.......:D:razz: به سلامتی.....

خواهش میکنم

in box: الان که نیمتونم بیام شرمنده....میخوای ده دقیقه بیام؟ sent box: نه خیرم......دیگه نمیخواد بیای....رفتی میس بده....بای

الان مثلا میخواستی بگی من ماشین دارم:D هی وای.......نه ما جسارت نمیکنیم.....شما مارو کج کج نگاه نکن مهندس معمارن دیگه...تو شرکت معماری مشغول هستن.....:surprised:

نمیدونم......کم کم دارم خودمو بدبخت میکنم..... حالا جدا شنبه میخوای بیای؟

نه نمیخواد بیای....کاری باری؟

زیارتت پیشاپیش قبول....بهش بگو روز میتینگ میخواستیم با ندا و نیلوفر بیایم دمه شرکتت با پس گردنی بیاریمت میتینگ بچه ها پا درمیونی کردن...:D

خوب نیست اصلا..... حالو حوصله درس خوندن ندارم.... یه ماه دیگه امتحانام شروع میشه هنوز لای کتابامو باز نکردم...

خداروشکر که خوبی.... منم که معلومه دیگه..... تو مگه درس نداری بچه؟

رضا که دیگه باشگاه نمیاد واسه میتینگم بهش گفتم گفت نه نمیتونم بیام....کلا دیگه با بچه های شمال نمیپره...

سلام خوبی؟

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/288122-%D9%85%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D9%86%DA%AF-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86.....?p=3866618#post3866618

اگه میدونستی که حتما میومدی مهندس..... چهارشنبه هفته پیش بود ساعت 10 صب یکی از پارکای رشت من بودم نسترن(سرپاسبان)مطهره.........نیکل...ندا....نیلوفر.....اون یکی نسترن......مریم....مهندس معین و حسین... من و آجیمو نیکل از 7 پارک بودیم.....برای ورزش سوء تفاهم نشه نسترن ساعت 10 اومد....ندا و نیلوفر و...

مامانه چه پشتکاری داشته... چه خوبم مونده

هرموقع که دوست داشتن و تونستن باید ازدواج کنن....:دی

هیچی فقط پشیمونم از برگشتنم به باشگاه

هه.....موهاشون خوبه ولی قیافه هاشون داغونه....

آخه وقتی حوصله هیچکسو نداری مگه بیکاری خودتو یه جور درست کنی که گشت بگیرتت؟