نتایح جستجو

  1. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    دوش آن‌چه برفت در ميان تو و من نتوان بنوشتن و نه بتوان گفتن روزي که سفر کنم ازين کهنه وطن افسانه کند از آن شکن‌هاي کفن _____ به Cute: سلام همساده چند روزي است ملولم! با اين‌حال خدا را شاکرم!:gol:
  2. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    هرگز به مزاج خود يکي دم نزني تا از دم خويش گردن غم نزني هرچند ملولي تو يقين است که تو با اين‌که ملولي ز کسي کم نزني
  3. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    سراب سراب تنش از خستگي افتاده ز کار، بر سر و رويش نشسته غبار، شده از تشنگي خشک گلو، پاي عريانش مجروح ز خار هر قدم پيش رود، پاي افق چشم او بيند دريايي آب. اندکي راه چو مي‌پيمايد مي‌کند فکر که مي‌بيند خواب! "سهراب"
  4. ک

    تاثير مذهب و دعا در بهبودي بيماران

    دست‌مريزاد استاد! "روان‌شناسي ديني" عهده‌دار تاثير ايمان و دين بر روان آدميان است. شايد من‌ هم بتوانم آماري از تحقيقاتشان ارائه بدهم و بر مطلب بيفزايم. :gol:
  5. ک

    شعر نو

    از اين گونه مردن... از اين گونه مردن... مي‌خواهم خواب اقاقياها را بميرم. خيال‌گونه در نسيمي کوتاه که به ترديد مي‌گذرد خواب اقاقياها را بميرم مي‌خواهم نفس سنگين اطلسي‌ها را پرواز گيرم. در باغچه‌هاي تابستان، خيس و گرم به نخستين ساعات عصر نفس اطلسي‌ها را پرواز گيرم. ... "شاملو" :gol:
  6. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    به سينه سرّ محبت نهان کنيد که باز هزار تير بلا در کمين احباب است ببين در آينه‌داري ثبات سينه‌ي ما اگرچه با دل لرزان به سان سيمات است
  7. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    آسيمه‌سر رسيدي از غربت بيابان دل خسته ديدمت از آوار خيس باران
  8. ک

    خدا بیشتر به ما عشق میورزد یا ما به او؟

    بانگ شعيب و ناله‌اش (4) بانگ شعيب و ناله‌اش (4) شعيب در پاسخ نداي آسماني در وعده‌ي بهشت و آسودگي از دوزخ الهي، پاسخ مي‌دهد: از کدامين دوزخ مي‌ترسانيم که دوزخي در دلم بر پاست و سراپاي وجودم را عشق و درد هجران مي‌سوزاند، پس ادامه مي‌دهد: پاسخ شعيب (2) گريه‌هايم ني ز شوق جنت است ني ز شوق حوري...
  9. ک

    عشق در عرفان اسلامی

    به بحث مفيد و زيبايي دست زدي فلق جان! مطالب را ذخيره مي‌کنم تا سر فرصت بخوانم... با تو همراه خواهم بود! :gol:
  10. ک

    عشق مجازی !

    عنوان جالبي است. اما شايسته‌ است وقتي حديثي را از کسي نقل مي‌کنيد، منبع آن را هم ذکر کنيد! قبول بفرماييد:‌ اگر اين روش را در ارائه مطالبمان انتخاب کنيم، بنده هم خيلي راحت مي‌توانم بگويم: قال الصادق(ع)؛ المجاز قنطرة الحقيقه؛ مجاز پل رسيدن به حقيقت است. به عبارتي عشق مجازي مي‌تواند پل و معبر رسيدن...
  11. ک

    خدا بیشتر به ما عشق میورزد یا ما به او؟

    بانگ شعيب و ناله‌اش (3) بانگ شعيب و ناله‌اش (3) داستان به نداي آسماني رسيد که معترضانه به شعيب نهيب مي‌زند: اگر گريه‌ات از ترس دوزخ است، دوزخ را بر تو حرام کرديم و اگر از شوق جنت است، آن را بر تو واجب کرديم... پاسخ شعيب (1) چون شعيب از عالم غيب اين شنيد از دل پر درد آهي برکشيد! کاي خدا...
  12. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    ياري که نکو بخشد و بد بخشايد گر ناز کند و گر نوازد شايد روي تو نکوست، من بدانم خوش‌دل، کز روي نکو به جز نکويي نايد
  13. ک

    سلام دوست گرامي! درخواست دوستي شما شايد به زماني برمي‌گشته که تازه تشريف آورده بوديد، هيچ‌گونه...

    سلام دوست گرامي! درخواست دوستي شما شايد به زماني برمي‌گشته که تازه تشريف آورده بوديد، هيچ‌گونه "تعاملي" بين من و شما صورت نگرفته و به واقع دوستي شکل نگرفته بوده است. قبول بفرماييد، پذيرش يک‌جانبه‌ي دوستي، کم‌بها نشان‌دادن جايگاه دوستان همراه ديگر است. دليل دوم، فراموشي است. الان که يادآور شديد،...
  14. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    ياران موافق همه از دست شدند در پاي اجل يکان يکان پست شدند خورديم ز يک شراب در مجلس عمر دوري دو سه پيش‌تر ز ما مست شدند (خيام)
  15. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    مست است خبر از تو و يا خود خبري خيره است نظر در تو و با تو نظري در هم شده خانه‌ي دل از حور و پري و ز ديده تو از گو شگکي مي‌نگري
  16. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    تا با غم عشق تو مرا کار افتاد بي‌چاره دلم در غم بسيار افتاد! بسيار فتاده بود اندر غم عشق اما نه چنين زار که اين بار افتاد! :gol: (راستش امتياز من هم غيرفعال شد!)
  17. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    در نيست راه نيست شب نيست ماه نيست نه روز و نه آفتاب، ما بيرون زمان ايستاده‌ايم با دشنه تلخي در گرده‌هاي‌مان هيچ‌کس با هيچ‌کس سخن نمي‌گويد که خاموشي به هزار زبان در سخن است در مردگان خويش نظر مي‌بنديم با طرح خنده‌يي و نوبت خود را انتظار مي‌کشيم بي‌هيچ خنده‌يي! "شاملو"
  18. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    يار مرا، غار مرا، عشق جگرخوار مرا يار توي، غار تويي، خواجه! نگهدار مرا نوح تويي، روح تويي، فاتح و مفتوح تويي سينه‌ي مشروح تويي، بر در اسرار مرا ... اين تن اگر کم تندي، راه دلم کم زندي راه شدي، تا نبدي اين همه گفتار مرا
  19. ک

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کي غم آن خورم که دارم يا نه وين عمر به خوش‌دلي گذارم يا نه پر کن قدح باده که معلومم نيست کاين دم که فرو برم برآرم يا نه (خيام) (باران عزيز! بهترين امتياز تو، حضورت و ارمغان شعرهاي توست!) :gol:
  20. ک

    اصطلاحات خودماني

    افتخار دادين تشريف آوردين آقاي بهتاش، سپاس‌گزارم! ما کوچيکيم! :heart::gol:
بالا