از اين گونه مردن...
از اين گونه مردن...
ميخواهم خواب اقاقياها را بميرم.
خيالگونه
در نسيمي کوتاه
که به ترديد ميگذرد
خواب اقاقياها را
بميرم
ميخواهم نفس سنگين اطلسيها را پرواز گيرم.
در باغچههاي تابستان،
خيس و گرم
به نخستين ساعات عصر
نفس اطلسيها را
پرواز گيرم.
...
"شاملو"
:gol: