نتایح جستجو

  1. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  2. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  3. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در... همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات...
  4. *زهره*

    Beautiful English Quotes

    I love her and that's the beginning of everything F. Scott Fitzgerald
  5. *زهره*

    میتونید توی این تاپیک درخواست خودتون رو بگید

    میتونید توی این تاپیک درخواست خودتون رو بگید
  6. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  7. *زهره*

    [IMG][IMG]

    [IMG][IMG]
  8. *زهره*

    آره والا من نباشم همه جا ساکته :-"

    آره والا من نباشم همه جا ساکته :-"
  9. *زهره*

    مرسی خیلی لطف کردی حتما سر میزنم

    مرسی خیلی لطف کردی حتما سر میزنم
  10. *زهره*

    میخوام برم ناهار عسیسم بعدش اگه اومدم خبرت میکنم

    میخوام برم ناهار عسیسم بعدش اگه اومدم خبرت میکنم
  11. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  12. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  13. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  14. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  15. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  16. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  17. *زهره*

    آخرين فعاليت 55 دقيقه پيش

    آخرين فعاليت 55 دقيقه پيش
  18. *زهره*

    خواهش میکنم موفق باشی مثل همیشه

    خواهش میکنم موفق باشی مثل همیشه
  19. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    یکشنبه بود و طبق معمول هر هفته رزی ، خانم نسبتا مسن محله ، داشت از کلیسا برمیگشت … در همین حال نوه اش از راه رسید و با کنایه بهش گفت : مامان بزرگ ، تو مراسم امروز ، پدر روحانی براتون چی موعظه کرد ؟! خانم پیر مدتی فکر کرد و سرش رو تکون داد و گفت :... عزیزم ، اصلا یک کلمه اش رو هم نمیتونم به یاد...
  20. *زهره*

    ااااااااا رفتی ناهار؟ کارت داشتم دی:

    ااااااااا رفتی ناهار؟ کارت داشتم دی:
بالا